تاریخ انتشار: 
1394/12/06

در باب اهمیت صحت و علت نافرجامی انتخابات

سَربِسوار ساهو
آنا لورمَن

 

چرا صحتِ انتخابات اهمیت دارد؟ نویسنده: پیپا نُریس، کِیمبریج: انتشارات دانشگاه کِیمبریج، 2014.

چرا انتخابات نافرجام می‌ماند؟ نویسنده: پیپا نُریس، نیویورک: انتشارات دانشگاه کِیمبریج، 2015.

 


درآمد: یکی از نامدارترین نظریه‌پردازان علوم سیاسی به اهمیت صحتِ انتخابات و علل خدشه‌دار شدن آن می‌پردازد و تحلیل هوشمندانه‌ای از پیوند میان صحتِ انتخابات و دموکراسی در سراسر جهان ارائه می‌دهد.[1]

پس از "موجِ سومِ" دموکراتیزاسیون جهانی، بسیاری از حکومت‌های کمونیستی و اقتدارگرا به حکومت‌های دموکراتیک تبدیل شده‌اند. به گزارش خانه‌ی آزادی، در بازه‌ی زمانی 2015-1974، تعداد نظام‌های سیاسیِ دموکراتیک بیش از سه برابر شده و از 39 به 125 رسیده است. بسیاری از این کشورها دموکراسی "رویّه‌ای" را برگزیده‌اند؛ معیار سنجش موفقیت آنها شیوه‌ی برگزاری انتخابات و چگونگی انتقال قدرت است. هر چند انتخابات برای آگاهی از میزان برابری یا توزیع قدرت در جامعه چندان مفید نیست اما وجه مهمی از دموکراسی است. به همین دلیل باید چرا صحتِ انتخابات اهمیت دارد؟ را مطالعه کرد. معنای عامِ صحتِ انتخابات عبارت است از روندِ برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه با رسیدگی به تقلب‌ها و تخلف‌های انتخاباتی، بی‌نظمی‌های اداری، و نقض اصول دموکراتیک در چرخه‌ی انتخابات، از آغاز مبارزات انتخاباتی تا پایان شمارش آرا. این کتاب، که بخشی از پروژه‌ی تحقیقاتی شش ساله‌ی نُریس به شمار می‌رود، "جلد نخستِ سه‌گانه‌ای درباره‌ی چالش‌های صحت انتخابات در سراسر جهان است. جلد نخست به اهمیت صحتِ انتخابات، جلد دوم به علل خدشه‌دار شدن صحتِ انتخابات، و جلد سوم به راه‌حل‌های‌ این مشکلات اختصاص دارد" (نُه).

این کتاب به این پرسش‌های اساسی می‌پردازد: پیامدهای ابرازی صحتِ انتخابات چیست؟ و چرا انتخاباتِ خدشه‌دار اهمیت دارد؟ نُریس برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها از منابع گوناگون بهره می‌برد. او برای فهم موفقیت و شکستِ انتخابات از داده‌های نظرسنجی تطبیقی جهانی از متخصصان که توسط "پروژه‌ی صحتِ انتخابات" انجام شده، استفاده می‌کند. افزون بر این، برای سنجش استنباط‌های عامه‌ی مردم از صحت انتخابات از داده‌های موج ششم "پیمایش ارزش‌های جهانی 2014-2010" بهره می‌برد. وی برای تکمیل این دو مجموعه‌داده‌ی بزرگ بین‌المللی، از مطالعات موردی تاریخی درباره‌ی مجموعه‌ای از انتخابات سراسر جهان از دهه‌ی 1990 تاکنون استفاده می‌کند. نُریس به کمک چنین ترکیب بی‌نظیری از داده‌های کمّی و کیفی و بررسی گسترده‌ی تحقیقات موجود به نتایج نظری و تجربی مهمی می‌رسد. این کتاب چهار بخش دارد. بخش اول (فصل‌های 3-1) به مبانی نظری و مفهومی صحتِ انتخابات اختصاص دارد. بخش دوم (فصل‌های 5-4) به مشکل انتخابات خدشه‌دار می‌پردازد. بخش سوم (فصل‌های 9-6) پیامدهای صحتِ انتخابات را بررسی می‌کند. و بخش پایانی (فصل‌ 10) از یافته‌ها و نتایج اصلی سخن می‌گوید.

نُریس ابتدا آثار نظری را مرور می‌کند. به عقیده‌ی او، بخش عمده‌ای از تحقیقات موجود صرفاً بر کارهایی تمرکز می‌کند که "فریبکارانه" و "ناپاک" یا "آزاد و عادلانه" و "دموکراتیک" خوانده می‌شود. به نظر او، این آثار از دقتِ تحلیلی بی‌بهره‌اند و بنابراین باید مفاهیم را دوباره تعریف کرد. وی مفهوم صحتِ انتخابات را چنین تعریف می‌کند: "قواعد بین‌المللی و موازین جهان‌شمولِ انتخابات که بازتاب هنجارهای جهانی‌ای است که به همه‌ی کشورهای دنیا در کلِ چرخه‌ی انتخابات، از جمله دوره‌ی پیش از انتخابات، مبارزه‌های انتخاباتی، روز رأی‌گیری، و پس از آن، ربط دارد" (21). به نظر نُریس، تخلف‌های انتخاباتی، که می‌تواند صحتِ انتخابات را خدشه‌دار سازد، ممکن است در هر یک از این مراحل رخ دهد. بنابراین، پرسش این است: مشکلات انتخابات خدشه‌دار چیست؟؛ و از آن مهم‌تر، "آیا مردم از تخلف‌های انتخاباتی آگاهی دارند؟" (91).

نُریس در بخش دوم به این پرسش‌ها می‌پردازد و از استنباط‌های عامه‌ی مردم از صحتِ انتخابات و نگرانی‌های بین‌المللی از تخلف‌های انتخاباتی سخن می‌گوید. به نظر او، مردم از تخلف‌های انتخاباتی در جوامعِ خود به خوبی آگاهند؛ این شناخت در اغلب موارد ناشی از دسترسی آنها به رسانه‌های مستقل و نظام آموزشی است. وی در ادامه می‌گوید، "نگرانی مردم از صحتِ انتخابات، متأثر از کیفیت انتخابات در هر جامعه است" (110). پرسش این است: چگونه می‌توان صحت انتخابات را افزایش داد؟ به عقیده‌ی نُریس، پس از پایان دوران جنگِ سرد، جامعه‌ی بین‌المللی نقش فعالی بازی کرده و اقداماتی را برای افزایش صحتِ انتخابات در سراسر جهان انجام داده است. جامعه‌ی بین‌المللی از طریق نمایند‌گی‌های سازمان ملل، سازمان‌های غیردولتی و گروههای مختلف کنشگران از نظر فنی به حل مشکلات تدارکاتی کمک کرده است. با وجود این، گروههای ذی‌نفعی نظیر حکامِ زورگوی محلی، شاهان خودکامه و نیروهای نظامی همچنان به صحتِ انتخابات آسیب می‌رسانند. بنابراین، باید پرسید پیامدهای خدشه‌دار شدن صحتِ انتخابات چیست؟

 "نگرانی مردم از صحتِ انتخابات، متأثر از کیفیت انتخابات در هر جامعه است."

نُریس در بخش سوم به پیامدهای صحتِ انتخابات برای مشروعیت، رفتار سیاسی، منازعه و امنیت، و برای نظام‌های سیاسی گوناگون می‌پردازد. شواهد ارائه شده در این کتاب نشان می‌دهد که صحت‌ِ انتخابات، دموکراسی را تقویت می‌کند و انتخابات خدشه‌دار، اعتماد به نهادهای سیاسی را کاهش می‌دهد. انتخابات خدشه‌دار از مشارکت رأی‌دهندگان می‌کاهد و اغلب به خشونت و اعتراض گسترده می‌انجامد. تقلب در آرا تنش میان هواداران نامزد‌های برنده و بازنده را تشدید می‌کند و مشروعیت نظام‌های دموکراتیک را به شدت کاهش می‌دهد. با وجود این، در بعضی از شرایط، "ناخرسندی عمومیِ پایدار و مداوم از تخلف‌های انتخاباتی، همراه با نارضایتی از کل نظام سیاسی، می‌تواند به اصلاحاتی مهم در روند انتخابات بینجامد" (187). نُریس نتیجه می‌گیرد که "در بعضی از موارد استثنائی، نارضایتی انبوه می‌تواند یکی از کاتالیزورهای انقلاب و تغییر حکومت باشد" (187).

امتیاز اصلی این کتاب، ساختار منظم و استدلال منسجم آن است. هر فصل، پرسش‌های جدیدی را مطرح می‌کند که فصل‌های بعدی به آن می‌پردازد. کتاب با موفقیت به این پرسش پاسخ می‌هد که چرا صحتِ انتخابات مهم است و خدشه‌دار شدن آن چه پیامدهایی دارد. اما این کتاب به نقش سازمان‌های جامعه‌ی مدنی در تقویت صحتِ انتخابات چندان توجه نمی‌کند. نُریس می‌توانست فصلی را به این امر اختصاص دهد. با وجود این، این کتاب از لحاظ نظری ماهرانه است و تحلیل تطبیقی هوشمندانه‌ای از رابطه‌ی میان صحتِ انتخابات و دموکراسی در سراسر جهان ارائه می‌دهد. مطالعه‌ی این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران علوم سیاسی و جامعه‌شناسی سیاسی تطبیقی بسیار مفید خواهد بود.

در جلد دومِ این سه‌گانه، نُریس به علل و پیامدهای اختلاف میزان صحتِ انتخابات در سراسر جهان می‌پردازد. او می‌خواهد به طور جامع توضیح دهد که چرا بعضی از انتخابات با موازین بین‌المللی همخوانی دارند و بعضی دیگر به شدت خدشه‌دارند. نُریس انتخابات صحیح را چنین تعریف می‌کند: "رقابت‌هایی که موازین بین‌المللی و هنجارهای جهانی حاکم بر برگزاری درست انتخابات را محترم می‌شمارند" (4). افزون بر این، وی 11 مؤلفه‌ی مهم صحتِ انتخابات، از ثبت نام رأی‌دهندگان تا اعلام نتایج، را برمی‌شمارد. نُریس و همکارانش با نظرسنجی از متخصصین بین‌المللی، داده‌های مشروحی را درباره‌ی صحت 113 انتخابات از میانه‌ی سال 2012 تا پایان سال 2014 ارائه کرده‌اند. این آمار توصیفی، طیف گسترده‌ای از صحت انتخابات در سراسر جهان را دربرمی‌گیرد- از گینه‌ی استوایی در قعر جدول با امتیاز 39 از 100 تا نروژ در صدر جدول با امتیاز 87 (54). به نظر می‌رسد که در میان 11 مؤلفه‌ی صحتِ انتخابات، بیشترین و کمترین میزان نگرانی، به ترتیب، ناشی از تأمین بودجه‌ی تبلیغات انتخاباتی و شمارش آرا باشد (52).

نُریس برای توضیح اختلاف شدید در میزان صحتِ انتخابات در سراسر جهان به چهار عامل اشاره می‌کند: شرایط ساختاری، تمهیدات تقسیم قدرت، کارگزاری‌های حاکمیت، و تعهد بین‌المللی. یافته‌های او با نظریه‌ی کلاسیکِ مدرنیزاسیون همخوانی دارد و نشان می‌دهد که اوضاع اقتصادی کشور یکی از عوامل تعیین‌کننده‌ی صحتِ انتخابات است (فصل 3). افزون بر این، بر اساس ارزیابی نُریس، ثروت حاصل از نفت، تأثیری منفی بر صحتِ انتخابات دارد.

نُریس در فصل 4 ابعاد بین‌المللی صحتِ انتخابات را بررسی می‌کند. به نظر می‌رسد که گسترش منطقه‌ای هنجارهای انتخاباتی و جهانی‌شدن سیاسی بر کیفیت انتخابات تأثیر می‌گذارد. اما یافته‌های نُریس حاکی از همبستگی میان کمک‌های انتخاباتی بین‌المللی و کیفیت انتخابات نیست (102). با وجود این، به نظر او، این امر ضرورتاً به این معنا نیست که چنین کمک‌هایی بی‌تأثیر است. به عقیده‌ی وی، ارزیابی دقیق این رابطه مستلزم استفاده از الگوهای بهتری است. نُریس به طرز قانع‌کننده‌ای می‌گوید که آنچه اهمیت دارد طرز اداره‌ی انتخابات در عمل است و نه استقلال قانونی هیئت‌های اداره‌کننده‌ی انتخابات. این یکی از مهم‌ترین یافته‌های نُریس است زیرا با تحقیقات قبلی که بر قواعد صوری اداره‌ی انتخابات به شدت تأکید می‌کرد، همخوانی ندارد.

در کل، نُریس در این کتاب نیز همچون دیگر آثارش تحقیقی خوب و بجا درباره‌ی موضوعی بسیار مهم را ارائه می‌دهد. تحلیل داده‌های موجود در این کتاب به فهم وجوهی از صحتِ انتخابات که پیشتر نادیده مانده بود، یاری می‌رساند. با وجود این، رهیافت نُریس معایبی هم دارد. او مرزهای میان انتخابات صحیح و سقیم را به طور دقیق مشخص نمی‌کند. علاوه بر این، در بعضی از فصل‌ها پیوند محکمی میان استدلال نظری و آزمون تجربی وجود ندارد. برای مثال، نُریس در فصل 5 می‌گوید که مدیریت نامتمرکزِ انتخابات بیش از مدیریت متمرکز احتمال دارد که به انتخاباتی با کیفیت بالا بینجامد. اما در آزمون تجربی ارائه شده در این فصل، تمایز آشکاری میان ساختارهای گوناگون مدیریت انتخابات وجود ندارد و تنها متغیرهای مربوط به طرح نظام انتخاباتی و پاسخگویی/مسئولیت‌پذیری افقی دیده می‌شود (125). در باب بعضی از جزئیات تحلیل تجربی هم می‌توان چون و چرا کرد. برای نمونه، در الگوی مربوط به نهادهای سیاسی، نُریس نوع نظام انتخاباتی (اکثریتی، مختلط، تناسبی) را همچون متغیری پیوسته درنظر می‌گیرد بی آن که بگوید چرا فرض کرده که رابطه‌ای یکنواخت میان تفاوت‌ در نظام‌های انتخاباتی و کیفیت انتخابات وجود دارد (127).

"بر اساس ارزیابی نُریس، ثروت حاصل از نفت، تأثیری منفی بر صحتِ انتخابات دارد."

نُریس نتیجه می‌گیرد که هیچ "حل‌المسائلی برای توضیح علت نافرجامی انتخابات وجود ندارد" (170). به نظر او، صحتِ انتخابات مستلزم ظرفیت‌های توسعه‌یافته‌ی حکومت، موازنه‌ و نظارت‌‌های نهادی، و شرایط مساعد اقتصادی-اجتماعی و بین‌المللی است. کاش او استدلال کلی‌اش را با الگویی تجربی می‌آزمود و رابطه‌ی میان این عوامل را ارزیابی می‌کرد. افزون بر این، وی می‌گوید که این عوامل معمولاً در دموکراسی‌های مستقر وجود دارد (170) اما تحلیل روشمندی از دستکاری عمدی انتخابات در حکومت‌های اقتدارگرا ارائه نمی‌دهد. علاوه بر این، او به علت تمرکز بر عوامل ساختاری و اتکا به مجموعه داده‌های مقطعی، تحلیلی ایستا ارائه می‌دهد و به منابع تغییر در کیفیت انتخابات یا نقش بازیگران مهمی نظیر دولت‌ها و احزاب اپوزیسیون توجه نمی‌کند.

با این حال، جلد دوم این سه‌گانه به درک وضعیت انتخابات در دنیا کمک می‌کند. این کتاب نه تنها الهام‌بخش پژوهشگران آزموده‌ی انتخابات خواهد بود بلکه خوانندگان عادی هم از مطالعه‌ی آن لذت خواهند برد. آخرین جلد این سه‌گانه به پیامدهای یافته‌های نُریس برای سیاست‌گذاری اختصاص دارد. مشتاقانه منتظریم تا این کتاب در سال 2016 منتشر شود.


[1]  آنچه می‌خوانید برگردان و بازنویسی گزیده‌هایی از دو مقاله‌ی زیر است:

Sarbeswar Sahoo (2015) Why Electoral Integrity Matters, by Pippa Norris, in

Democratization, vol. 22, no.6, pp.1158-1159.

Anna Lührmann (2015): Why Elections Fail, by Pippa Norris,

Democratizationhttp://dx.doi.org/10.1080/13510347.2015.1109637

 

سَربِسوار ساهو استادیار جامعه‌شناسی در دپارتمان علوم انسانی و اجتماعی در مؤسسه‌ی هندی فناوری در دهلی است.

آنا لورمَن عضو سابق مجلس ملی آلمان و پژوهشگر دوره‌ی فوق دکترا در دپارتمان علوم سیاسی در دانشگاه یوته‌بوری در سوئد است.

برگردان و بازنویسی:
عرفان ثابتی