از بحران کرونا چه درسهایی میتوان دربارهی سیاست، اقتصاد و جامعه آموخت؟ چرا بعضی کشورها در مقابله با این بحران موفقتر بودند؟ نسبت کرونا با نابرابریهای اجتماعی در سراسر دنیا چیست؟ آیا باید از سرعت دیجیتالیشدن دنیا پس از کرونا ترسید؟ و آیا میتوان این بحران را به فرصتی برای تغییر بدل کرد؟
در کتابمان با عنوان شش چهرهی جهانیشدن: برندگان و بازندگان آن کیستند و چرا این امر مهم است؟(۲۰۲۱) شش روایت اصلی را شناسایی کردهایم که به گفتگوها دربارهی مزایا و معایب جهانیشدن اقتصادی جهت میدهند. این روایتها داستانهایی را ارائه میکنند که مردم از طریق آنها واقعیت را میفهمند و ارزشهای خود را بیان میکنند. آنها را میتوان به سه دستهی گسترده تقسیم کرد: روایتهای برد-برد، برد-باخت و باخت-باخت.
در کشورهای توسعهیافته، نابرابری درآمدی بیش از هرزمانی در نیمقرن گذشته است، بهگونهای که ۱۰درصد (دهک بالای) ثروتمند جامعه تقریباً نیمی از کل ثروت را در اختیار دارد و ۴۰درصد پایینی (چهار دهک پایین) تنها مالک ۳درصد از کل ثروت هستند.
نزدیک به یک سال از طرح موضوع جنجالبرانگیز «حصارکشی» محوطهی تئاتر شهر تهران میگذرد؛ ساختمانی که در سال 1346 بر سر تلاقی دو محور اصلی شهر ــ خیابانهای انقلاب و ولیعصر ــ توسط علی سردارافخمی طراحی و ساخته و در سال ۱۳۵۱ افتتاح شد.
بسیاری دوست دارند که بدانند بزرگ شدن در آلمان شرقی و تجربهی نابودی جامعهای که جهانبینی افراد را شکل داده چگونه است. ارپنبک با دلسوزی و شفقتی که در نوشتههایش موج میزند، حقایق دوران کودکیاش در برلین شرقی را بازآفرینی میکند.
جامعهی روسیه هنوز از مشکلات اقتصادی زیادی رنج میبرد. محور اقتصاد روسیه را نفت و صنایع نظامی تشکیل میدهد. روسیه تقریباً کالای اساسی دیگری جز نفت و گاز و اسلحه برای صادرات ندارد. به نقش نفت به عنوان کالای اصلی و منبع درآمد دولتی، هم در سرکوب، هم در رانتخواری و فساد و نقش آن در حفظ قدرت حاکم کمتر توجه شده است.