چهار دههی قبل، میلان کوندرا جُستاری دربارهی اروپای مرکزی نوشت که به یکی از مؤثرترین مداخلههای سیاسیِ رماننویسانِ معاصر تبدیل شد. این واقعیت که پارسال این جستار دوباره در قالب یک کتاب منتشر شد گویای تأثیر ماندگارِ آن است.
تیم پناهندگان در المپیک ۲۰۲۴ پرشمارتر از دورههای قبل خواهد بود. این بار ۳۶ ورزشکار زیر پرچم تیم پناهندگان، که حالا نماد جدیدی نیز دارد، به رقابت خواهند پرداخت. ۱۴ تن از این ورزشکاران، پناهندگان ایرانی هستند.
«تا سال ۱۹۴۵ او پدری بود که میتوانستم به وی افتخار کنم؛ اما بعد از ۱۹۴۵، او یک مجرم جنگی بود.» این کلمات را آرنولد اشپر، فرزند آلبرت اشپر، وزیر تسلیحات هیتلر، بر زبان آورد. اینگونه اظهار نظرها چیزی بود که صدها هزار آلمانی ناچار بودند پس از جنگ جهانی دوم با آن رودررو شوند.
قهرمان اصلیِ این رمان، برخلاف دیگر رمانهای معروف مارکز، یک زن است و اثری در ستایش عاملیتِ زنان به شمار میرود.
«رنوار ادعا میکرد که فیلمساز باید آنقدر مغرور باشد که اطمینان داشته باشد میتواند دنیا را تغییر دهد و در عین حال آنقدر فروتن باشد که بداند اگر بتواند تأثیری عمیق روی چهار نفر بگذارد، پیروزیِ بزرگی کسب کرده است.»
«استاد نوشین که خود دارای اخلاق حسنه بود، ضمن تعلیم هنر بازیگری، انساندوستی، آدمیت، طرز سلوک با مردم، شریف زندگی کردن و مهار خصلتهای خودخواهانه را نیز به شاگردانش میآموخت.»