پروپاگاندای جمهوریاسلامی هنگامی که سودای گسترش قلمرو شیعی میپزد بر تنورِ احساسات ایرانگرایانه هم میدمد. پس باید آگاه بود و تن نداد به ناسیونالیسم کور و جنگافروزی که دودش تنها به چشم ما و همسایگان ما نمیرود بلکه آتشی است که همه ما را در آن خواهد سوزاند. کوشش در راه برقراری صلح جهانی، کماکان و بهویژه در چشمانداز شومی که آسیبهای اقتصادی بحران کرونا در برابر ما میگشاید، باید همچنان آرمانی جهانروا باشد.
آنچه جمهوری اسلامی انجام میدهد سناریوسازی و تبلیغ گفتمانی است که اساس آن بر دروغ، تحریف و جعل واقعیت بنا شده است. در مقابله با این رفتار زیانآور، بهترین راهکار راستگویی است. در چهار دههی گذشته یکی از ضربات بزرگی که بر پیکرهی ایران و ایرانیان وارد شده همین معنازدایی از همه چیز و بیمعنا و کردن آنهاست، از گفتار بگیرید تا کردار. برای مقابله با آن باید در هر شاخهای که پهنهی کار و تخصص ماست، معنی بیافرینیم.
چهار دهه پس از استقرار حکومت اسلامی در ایران، حقوق زنان در ایران چه وضعیت و چشماندازی دارد و در آستانهی تغییرات احتمالی در آیندهی سیاسی کشور، زنان چه نقش و سهمی در این تغییرات خواهند داشت؟ با هایده مغیثی، استاد بازنشستهی جامعهشناسی و مطالعات زنان در دانشگاه یورک در تورنتو گفتوگو کردیم و از او دربارهی کتاب جدیدش که بازخوانی شیوهی برخورد نیروهای سیاسی با مبارزات زنان در سالهای نخست پس از انقلاب است، پرسیدیم.
در پنجشنبهی برفی ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ و چند روز پس از آن با به خیابان آمدن خودبهخودی زنان برای نه گفتن به چماقِ «یا روسری یا توسری» جنبش زنان در ذهن منِ بیستوپنجساله معنا و مفهومی روشن پیدا کرد. از آن به بعد بود که ارزش و اهمیت جنبش در نگاه و خیال من پررنگ شد. در همهی این سالها هر نمودی از خشونت نظامِ ولایی با زنان و هر نشانی از کنش یا واکنش اعتراضیِ آنها در برابر تبعیض و زورگویی من را به یاد آن روزها میاندازد.
چرخ روزگار چرخیده و گردیده و رسیده به زمانی که دیگر نه نشان از جوانیِ دیروزیها مانده، نه میلی به آرمانخواهی به شیوهی دیروز در میان امروزیها. جنگ سرد جای خود را به جنگ نرم و جنگ نیابتی و زورورزی منطقهای و تبانی پشتپردهای داده و انقلاب رنگی و مخملی هم بازار انقلاب کلاسیک را کساد کرده.
در این اثرِ که برای نخستین بار به زبان آلمانی ترجمه و در سال ۱۳۹۷ چاپ شد، هانا آرنت تحول تاریخی مفهوم آزادی را پی میگیرد: آزادی چیست؟ برای ما چه معنایی دارد؟ آیا اصولاً ما از آزادی برخورداریم؟ اگر آری، چه کسی این آزادی را به ما داده است؟ اگر اختیار آزاد بودن را داریم، آیا میتوان آن آزادی را دوباره از ما پس گرفت؟ پدیدهی اجتماعی انقلاب چه ارتباطی با آزادی دارد؟