مرد چاقو را پیدرپی بر بدن همسرش میزد. همه جا را خون گرفته بود و او حتی صدای همسایهها را که فریاد میزدند و در ورودی را میکوبیدند نمیشنید. فریادهای زن به نالههای تلخ و سوزناکی تبدیل شده بود و چشمهایش آرام آرام بسته میشد، ولی مرد هنوز آرام نگرفته بود، تا این که به یکباره همسرش را بیجان دید.
اولین وکیلی که حاضر شد به رایگان از «قربانیان خشونت خانگی» دفاع کند «مهری» بود. اگر تعدادی از وکلا به فراخوان ما پاسخ مثبت میدادند، موفق میشدیم به این قربانیان، که معمولاً زیر فشار اقتصادی هم هستند، کمک کنیم تا با عبور از پیچوخمهای قانونی، خود را از زیر بار خشونت و آزار نجات دهند و زندگی بدون بحران و ترس را تجربه کنند.
ساختار قدرت جنسیتی در خانوادههای ایران تا چه اندازه مبتنی بر توازن جنسیتی است و زنان چهقدر قدرت تصمیمگیری برای زندگی شخصی خودشان را دارند؟ آنچه در پی میآید روایت چهار زن ایرانی از تغییرات ساختار قدرت در خانوادهشان در دورههای مختلف زندگی و راهکارهای آنها برای رسیدن به توازن جنسیتی در قدرت است.
الهام و افسانه سالها در رابطهاى خشونتآمیز و آزاردهنده با شوهران خود زندگی کردند، تا این که تصمیم به جدایی گرفتند و زندگی جدیدی برای خود ساختند. دو زن تحصیلکرده، شاغل، و مستقل تجربهی خود از مواجهه با یک رابطهی آزاردهنده و رهایی از آن را روایت میکنند.
در سراسر دنیا، به ویژه در جوامع مردسالار و محافظهکار، زنان بسیاری در روابط خشونتآمیز با همسر یا شریک زندگی خود گرفتار ماندهاند. دلایل اصلی این گرفتاری چیست، و چه راههایی برای رهایی زنان از چرخهی خشونت در روابط عاشقانه یا زناشویی وجود دارد؟
از دههی ۱۹۸۰ رویهی برخورد با خشونت خانگی در آمریکا تغییر کرد. از این دوره به بعد بود که قوانین سختگیرانهای علیه خشونتورزان به اجرا درآمد. گروبر نشان میدهد که آنچه اتفاق افتاده، دستاورد صرف فمینیستها نبوده است، بلکه حاصل ائتلافی بوده میان فمینیستهای پیگیر رفع خشونت خانگی با جنبش «دفاع از حقوق قربانیان خشونت».