عبدالبهاء در انجمن عالم

25 عبدالبهاء درانجمنعالم نظر او ‌ های بهاءاللّه و زیر ‌ عبدالبهاء در دوران اقامت در بغداد به مدرسه نرفت اما با آموزش کردن بسیاری از آثار باب پرداخت. در همین دوران ‌ مطالعات وسیعی را شروعکرد و به حفظ بودکه آغاز به نوشتنکرد. اولین اثر او شرحی بود بر حدیث «کنتکنزاً مخفیاً» از محمد، پیامبر ، حامی، منشی وکاتب بهاءاللّه مشغول به ‌ عنوان نماینده ‌ اسلام. عبدالبهاء هنوز نوجوان بودکه به ، توسط او مکتوب شد. او همچنین کتاب ایقان فعالیت شد و برخی از آثار بهاءاللّه، از جمله بارِ مذاکره با مقامات حکومتی در بغداد را از جانب پدرش بر عهده گرفت. وقتیکه در سال ، بهاءاللّه به استانبول، پایتخت عثمانی فراخوانده شد، عبدالبهاء بود که تدارکات این ۱۸۶۳ سفر دشوار در عراق و ترکیه را فراهمکرد؛ سفریکه بیش از سه ماه به طول انجامید. حسن سیما، باوقار، ‌ ساله بود، خوش ‌ نویسد: «عبدالبهاء آن زمان جوانی نوزده ‌ بالیوزی، مورخ بهائی، می چابک، مشتاق خدمت، با عزم و اراده. او هرچه در توان داشت انجام داد تا این سفر طولانی رساند و اسباب ‌ ها می ‌ گاه ‌ ها پیش از دیگران خود را به توقف ‌ تر سازد. شب ‌ را برای دیگران آسان سفران رو به پایان بود، ‌ ی هم ‌ کرد. هر هنگام آذوقه ‌ استراحت و آسایش دیگران را فراهم می خاست تاکاروان را ‌ های زود از خواب برمی ‌ گذراند. صبح ‌ وجوی غذا می ‌ تمام شب را در جست 5 کرد.» ‌ قدم پدر بود و همواره به او توجه می ‌ برای حرکت آمادهکند و تمام روز در طی مسیر هم نقشکلیدی عبدالبهاء در مراحل بعدی تبعید خانواده بیشتر آشکار شد - ابتدا در دوران اقامت چهارماهه در استانبول، بعد از آن در بیش از چهار سال اقامت در ادرنه و در نهایت مدت چهل سال زندانی ‌ در زندان-شهر عکا در فلسطین، جایی که بهاءاللّه و همراهانش به صورت ‌ در ادرنه رسالت خود را به ۱۸۶۷ مقامات عثمانی بودند. پس از آنکه بهاءاللّه در سال ی عبدالبهاء افتاد. بدین ‌ ی امور خانواده و تبعیدیان بهائی بر عهده ‌ عمومی ابلاغ کرد، اداره عنوان نماینده و ‌ ی بهائی، به ‌ استثنای مسائل داخلی جامعه ‌ ترتیب، عبدالبهاء در تمامی امور، به کرد. ‌ وکیل پدرش اقدام می های ‌ های عکا مملو از مشکلات و درد و رنج بود. عبدالبهاء در همان حالکه مسئولیت ‌ سال سنگینی بر عهده داشت، شاهد مرگ برادر جوانش، مهدی، و درد و رنج سایر تبعیدیان بود. طبعی ‌ بینی ذاتی و شوخ ‌ او متعهدانه نسبت به آیین بهائی، با عزم و اراده برای خدمت و با خوش ، اندکی پس از آزادی از دو ۱۸۷۲ برد. عبدالبهاء در سال ‌ های خطیرش را به پیش می ‌ مسئولیت ی ‌ به تشویق پدرش با منیره خانم، دختر یکی از بابیان برجسته 6 ی عکا، ‌ سال حبسسخت در قلعه 5 Balyuzi, H. M. (1971) ‘Abdu’l-Bahá: The Centre of the Covenant of Bahá’u’lláh . London: George Ronald, p. 17. ها بـر بهائیـان ‌ گیری ‌ تدریـج سـخت ‌ ی او بـا مسـئولان عـکا، به ‌ هـای عبدالبهـاء و روابـط حسـنه ‌ ی تلاش ‌ واسـطه ‌ به 6

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2