عبدالبهاء در انجمن عالم

321 عبدالبهاء درانجمنعالم وسیله ‌ کند تا بل بدین ‌ گری می ‌ اشکنش ‌ گرِ جهانی استکه بنابر آن ضرورتِ وجودی ‌ یککنش یِ مرزهای سیاسی و جغرافیایی ‌ گریکه از همه ‌ تری بدلکند؛ کنش ‌ ی انسانی ‌ جهان را به خانه ترین انسان را در مقامِ آن چهرِ دیگرِ خود ملاقاتکند و ‌ کند تا دورترین و دورافتاده ‌ عبور می زمان چنان آگاه استکه ‌ کند اما هم ‌ عدالتی سکوت نمی ‌ در آغوش بگیرد: انسانیکه در برابرِ بی توان جهان را تغییر داد. او کانونِ ‌ های مقاومت نمی ‌ های تیمی یا گروه ‌ داند با تشکیل خانه ‌ می شود. ‌ ها آغاز می ‌ یابد که هر انقلابِ راستینی از درونِ انسان ‌ شناسد و درمی ‌ درستی می ‌ تحول را به داند که اگر آدمی نیروی خود را باگرویدنِ به خشونت به هدر ندهد، این امید باقی است ‌ او می تر ‌ که به خون و خُوی دیگران تشنه و زنده است، هرچه فربه ‌ که از خود بروید و برآید اما آن تر خواهد شد. ‌ ی تباهی فروخواهد رفت و روزنِ رهایی او بسته ‌ تر در مغاکِ تیره ‌ شود، بیش داری، بل ‌ داند که این نه دین ‌ ی اوست زیرا او می ‌ گریِ بخردانه ‌ البهاء هماناکنش ‌ اعتبارِ عبد گری تبدیل شود. ‌ آمدن بر هر قسمی از نزاع و ستیزه در جهان استکه باید به هدف کنش ‌ چیره های ‌ مایه ‌ گران و آموزگارانِ اخلاقی جهان از بن ‌ ی کنش ‌ ترینه ‌ سانِ بیش ‌ بیانِ دیگر، گرچه او به ‌ به ای نیستکه جهان را به میدانی برای تازش ‌ دارانه ‌ گیرد اماگرفتارِ آن جزمیتِ دین ‌‌ دینی بهره می کند که اگر دین سببِ ‌ البهاء آ گاهانه تاکید می ‌ رو عبد ‌ کاهد و زین ‌ و پرخاشِ متعصبان فرومی یا در جای 5 داری است ‌ تر از دین ‌ تر و شایسته ‌ دینی بس بایسته ‌ دوئیت و خشونت باشد، همانا بی ی تاریخی و ‌ خورده ‌ گوید که از پسِ این همه تجربیاتِ شکست ‌ دیگری خطاب به مردم ایران می آنکه ناگزیر ‌ ها عملکنند بی ‌ ی آن ‌ های بهائی را بیازمایند و بر پایه ‌ اجتماعی، یک بار هم آموزه البهاء بیش از هر کسِ دیگر از این ‌ دهد که عبد ‌ این خود نشان می 6 باشند به آیین بهائی بگروند. خود مشکلاتِ انسانی ما را حل نخواهد کرد، ‌ دینیْ به خودی ‌ داری یا بی ‌ حقیقت آگاه بودکه دین های دینی، عرفانی، عقلی، ‌ یسرمایه ‌ رو برای دگرساختن جهان باید جهانی فکر کرد و از همه ‌ زین دین ساختنِ مردم، بل دگرسازیِ ‌ دار یا بی ‌ مند شد زیرا هدف نه دین ‌ علمی و ادبی جهان بهره نگری ‌ ها برای تحقق صلحِ جهانی است؛ صلحیکه جز با چندسویه ‌ سونگرِ آن ‌ نگریِ یک ‌ جهان چون وضعیتی ‌ گاه که صلح هم ‌ گفتنِ مردم به کثرت و تفاوت روی نخواهد داد ـــ و آن ‌ و آری های آفرینش و فراشد گشوده خواهند شد. ‌ راه ‌ رسد، درهای زندگی به مثابه ‌ پایدار فرا انگیزد ‌ البهاء برمی ‌ چه اعتمادِ عمیقِ من را نسبت به عبد ‌ برخلافِ نظرِ بدخواهان و بدگویانْ آن ای نهانی وجود ندارد و ‌ هایِی او هیچ قصد یا رانه ‌ گری ‌ همانا این بازشناخت استکه در کنش «اگـر ديـن سـببِ جِـدال و قِتـال گـردد عـدمِ آن بهتـر اسـت زيـرا ديـن بايـد سـببِ حيـات گـردد، اگـر سـببِ مَمـات 5 )۶۱ ، ص ۲ ، جلـد خطابـات حضـرت عبدالبهـاء دينـى بهتـر.» ( ‌ تـر و بى ‌ شـود البتـه معـدوم خوش .۱۹۱۵ ی ‌ ژانویه ۱۹ ، . حیفا البهاء راجع به ایران ‌ نطقِ عبد باره، بنگرید به: ‌ در این 6

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2