عبدالبهاء در انجمن عالم
324 عبدالبهاء درانجمنعالم شود. این رساله گر شناسانده می هماناکنشِ اخلاقی وکنشِ اخلاقی هماناکنشِ آبادگر و آفرینش کاربستنِ خرد در فرهنگِ ما که به دلیلِ نفوذِ داشت و هم دعوتی است برای به خودْ هم بزرگ ستیز درآمده و ورزیدگی و ها و اخلاقیات خرافی و زندگی تاریخی و طبقاتی ملایان به انقیادِ سنت البهاء گریِ عبد بیانِ دیگر، این رساله در راستای همانکنش تحرک خود را از دست داده است. به محورِ گرایی روحانیت برای آزادساختنِ خردِ انسانِ ایرانی از چنگالِ تعصب یا همان مذهب ی رساله ی ایرانیگشوده شود. اما موضوعِ ی فراگیر در جامعه شیعی است تا بل راهِ یک توسعه ای» مقصودم این استکه این گویم «گونه است. اینکه می 10 ای سکولاریسم طرح گونه سیاسیه بینی یا جدانگاریِ ایدینی استو بر بنیادِ آنگسسته البهاءخود برآمده نهادیعبد سکولاریسمِ پیش ی ایرانی را متوجه خواهد جامعه جهانی استوار نیست، بل تنها می جهانی از آن مطلقِ مسائلِ این ی روحانیت در مسائلی است که اشکند که همانا مداخله ترین موانعِ تاریخی یکی از بزرگ ها و سوزِ خشونت ها ندارد و با این دخالتِ نامحدود در آتشِ زندگی هیچ فهم و شناختی از آن های دگرشد و فراشد را در این جامعه سان راه دمد و بدین ای می های مذهبی و فرقه خصومت سازد. مسدود می خواست البهاء نمی توان درککرد که عبد این موضوع را می ی سیاسیه رساله ی با مطالعه تر کند، بل سَرِ آن داشت وتازِ حاکمان میدان را فراخ با گشادنِ بندِ دولت از دین برای تاخت و تحولِ اجتماعی ـــ که همانا رخنه تا در ضمنِ شناساندن و نمایاندنِ «گیرِ» نخستینِ توسعه ای را تقویت و حمایتکند که در آن ی امور است ـــ آن اراده و رهیافتِ فقها و علما در همه زمان در درون حاکمیتِ سیاسی ایران به دگرسازی و نوسازی گراییده بود و این خود نشانِ ها و نیروهای دگرساز ی سرمایه البهاء استکه از همه ی عبد گریِ آگاهانه دیگری از روش کنش کرد و از مکاتبه یا و دگراندیش بدونِ هیچ جزمیتِ ایدئولوژیک یا حزبی و دینی حمایت می کرد. مکالمه با آنان هرگز دریغ نمی ای ها، اندیشه را نباید یک طرحِ نهایی دانست اما مانای تخمِ مار، از خلالِ آن این دو رساله بسا خواهد به حکومتِ فردی در ایران و چه ایکه می توان نگریست؛ همان ایده بنیادین را می ی اجتماعی فراپیش ترین شکلِ اداره مثابه بالغ در جهان پایان دهد و خودگردانیِ اجتماعی را به البهاء به زبانِ خاصِ خود «آمیزشِ ملت و دولت چون شهد و شیر» آورد. این اندیشه را عبد هـای معنـای جداانـگاریِ دیـن از سیاسـت اسـت کـه بـر جدایـی نهادهـا و مقام به )Secularism( سکولاریسـم 10 گرایـی ترجمـه گرایـی و دنیا کنـد. در زبـانِ فارسـی ایـن واژه را بـه گیتی هـای دینـی تاکیـد می دولتـی از نهادهـا و مقام دار و سـکولار باشـد، یعنـی در ضمـنِ داشـتنِ زمـان دیـن توانـد هم آیـد زیـرا انسـان می انـد کـه بـه نظـر دقیـق نمی کرده اعتقـاداتِ مذهبـی بـه جدایـی دیـن از سیاسـت رای دهـد.
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2