عبدالبهاء در انجمن عالم
42 عبدالبهاء درانجمنعالم ی او اغلب تفاوتی با آثار مکتوبش ندارد. در فرهنگی که برای البداهه های فی متن صحبت و چه ایرانی، او را سخنوری اهمیت بسیاری قائل بود، دوستان و دشمنان عبدالبهاء، چه عرب دانستند. صاحب سبکی ممتاز و بلیغ می ها و های این سبک و نظری اجمالی به گونه ای مختصر به ویژگی هدف این مقاله اشاره ناچار محدود خواهد بود ی زبان و سبک به اقسام مختلف آثار عبدالبهاء است. بحث درباره ایکه در این مقاله از آثار او بندی زیرا باید از پس دو مانع فرهنگ و زبان به آن پرداخت. دسته شک ی یک فهرست است. بی ناچار قراردادی است و هدف از آن صرفاً ارائه شود، به ارائه می های بندی توان با توجه به معیارهای دیگری از جمله ترتیب زمانی، موضوع و زبان به دسته می ای مشخص معرفی ای از دسته عنوان نمونه متفاوتی رسید. علاوه بر این، برخی از آثار که به ی دیگر قرار بگیرد. ا راحتی در دسته تواند به شده است، می طور مستقیم به او وحی شده است. اما به باور عبدالبهاء پیامبر نبود و هرگز ادعا نکردکه به پدرش و مفسر منصوص آثار وی از الهام و هدایت الهی 2 بهائیان او در مقام «مرکز میثاقِ» برخوردار بود. در نتیجه، آثار او از نظر بهائیان در آنِ واحد، هم بخشی از متون مقدس این آیین است و هم شرح و توضیح آنها. گیری طور سنّتی در ادیانگذشته نوعی معضل به حساب آمده و به شکل ی زبانِ وحی به مسئله گرای خود برای اساس انجامیده است. پیروان ادیان سنّتی، بنا بر ذهنیت نص اندیشی بی جزم کردند که راقِم واژگان و نحو آنها، تصریح اصالت متون مقدس، اغلب بر این امر تأکید می دهد های بشری خاصی تقلیل می تنها خداوند را به استفاده از زبان خداوند است. این دیدگاه نه کوشد آثار دینی را از کلیّت زبانیکه به آن نوشته شده است، متمایز کند. در این دیدگاه، بلکه می شود.کسانیکه چنین دیدگاهی دارند منشأ الهی با اصالت و بداعت زبانی و لفظی برابر تلقی می اند. با توجه به این برداشت نامعقول از بداعت و اصالت، آنها اغلب از هرگونه مقایسهگریزان شان قابل درک است، کاملاً های زبانی ی سنت های مقدس، که تنها در سایه به بداعتکتاب های مفهومی و پیوندهای فرهنگی های نوشتاری، روش گرفتن سنت توجهند. آنها با نادیده بی طور خلاصه، با انکار حیات زبان - در واقع فهم و دریافت حقیقی از متون مقدس را - به دهند. جای اینکه بهبود ببخشند، تقلیل می به گـذار «عهـد و میثـاق» در دیانـت بهائـی اصطلاحـی اسـتکـه بـرای اشـاره بـه سـیر جانشـینی پـس از بهاءاللّـه- بنیان 2 کنـد کـه پـس عنـوان «مرکـزی» معرفـی می اش، عبدالبهـاء را به نامـه رود. بهاءاللّـه در وصیت ایـن آییـن - بـه کار مـی از مرگـش بهائیـان بایـد بـه او روی بگرداننـد.
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2