عبدالبهاء در انجمن عالم

53 عبدالبهاء درانجمنعالم مهر ایران 1 ایرج قانونی اختیاریِ محضاما بنیاد هر اِعمال ‌ ی نخستین است. ساحت بی ‌ شده ‌ وطن چیست؟ وطن تعیین کنیم. به هر اقلیمِ مفهومی و ‌ کردنی در آینده. از وطن به هر جای جهان روی می ‌ اراده و روی یازیم. وطن کجاست؟ زادگاه ما و پیشینیان ما و از این رو آغازگاه تاریخی ‌ معنایی دست می ماست. «گاه» در زادگاه به هر دو معناست. زمان و مکانِ نخستین. در این هر دو «گاه»، یافتن و ‌ گرفتن جهان در حضور ما و پیش از ما، اما در پیوند با ماست. نوعی سامان ‌ شکل ی ما در جهان از راه زبان و در عالم زبان و پیوندهای مفهومی آن است. اینجا ‌ استقرار اولیه گرفتن ‌ حضورِ ما یعنی تاریخ، و جهان با حضورِ ما یعنی شکل ‌ شود: جهانِ بی ‌ جهان تقسیم می وطن برای ما. آغاز انس و الفت با روح یک سرزمین. اما خودِ این وطن بدون حضور ما نیز وطن بوده است، وطن پیشینیان ما. پس آن محل التقای حضور و عدمِ حضور ماست و این هر اسـت. ای بـرای خـودم ‌ نوشـته و کلمـه و چیزهـا هـای ‌ ی کتاب ‌ ایـرج قانونـی مترجـم، پژوهشـگر فلسـفه و نویسـنده 1 Ludwig )، لودویـگ ویتگنشـتاین ( Martin Heidegger )، مارتیـن هایدگـر ( Jacques Derrida او آثـاری از ژاک دریـدا ( ) بـه فارسـی برگردانـده اسـت. Bertrand Russell ) و برترانـد راسـل ( Wittgenstein

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2