Az Tehran Ta Akka

1۲8 از طهران تا عکا هادی [جواهری] را به اختیار داشته با الواط و اوباش صرف نماید. لهذا شرعاً و عرفاً رفع این مفاسد لازم است و باید به ملاحظ یه عواقب امور در اضمحلال 149 این طایفه ضاله حتی المقدور ک وشید و بحال خودشان نگذارد که کم کم مستعد هر نوع ف ساد بشود. منتها این است که این مصلحت دولت بر وفق اغراضشخصیه امثال میرزا بزرگ خان واقع شده و دولت ناچار است اقدام بکاری نماید که متضم ن تقویت خیالات غرض آمیز هم نشود و از این بابت است به آن جناب مج اًدد تاکید می نمایم که د ر اجرای قرار سابق در حق میرزا حسینعلی و رفقای او از تقدم شرایط اهتمام فروگذار ننمایند 150 و سابقه احوال او هم که آن جناب اظهار کرده بودند می تواند موجب تامل اولیای دولت عثمانی در انجام منظور دولت ایران بشود که او را در وقتی که از ای جا ن روانه کربلا نمودند قطعی نبود که از طایفه ی ضاله است یعنی بطور ظن ضعیف ب ه او دادند و صدراعظم هم همین قدرها که در ایران نبوده باشد در حق او کافی دانست. اما بعد از آنکه به بغداد رفت خ ثاب ت باطنی خود را ظاهر ساخت. هر وقتی یک اقتضاء و هر وضع یکحکم دارد. ح الت حالی یه اشخاص مزبوره مقتضی همان قرارها است که داده شده است. زیاده چه نگارد حرره فی غره شهر رمضان 1۲79 . منافات دارد که می نویسد: از اعضای مجلس کبیر و تجار و غیره نیز اشخاص معتبر با او [میرزا حسینعلی] راه دارند . نﻜ. سند شماره ۴. 149 نابودی. 150 این موضوع را در یه درج اول قرار دهند و در مورد آن از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2