Az Tehran Ta Akka

دوران بغداد 1۴9 الهی بلندتر شد و هرچه دام تزویر و شست تدبیر از برای طیور هوای قدس و شاهباز فضای الهی نهادند خود به آن مبتلا گشتند و غافل از این که تقدیرات الهی فوق تدبیر ایشا ن است. بعد از یأس از این مرحله، از دولت روم به توسط دول دیگر خواهش نمودند که وجود ایشان در عراق عرب که سرحد ایران است سبب اضطراب قلب ماست و علت انقلاب مملکت ایران که شما ما را به آنچه طلب نمودیم مأیوس نمودید، پس ایشان در محل دیگر باشند چه ضرور که در سر حد تشریف داشته باشند. باز دولت روم قبول ننمودند. بعد میرزا حسین خان وزیر مختار دولت ایران که در اسلامبول است قهر کرده هفت روز از خانه بیرون نیامده و هرچه وکلای دولت روم در عقب او فرستادند به مجلس نرفت. بعد صدراعظم اسلامبول به نامق پاشا که حاکم عراق است نو ت که ش دولت ایران ما را تنگ آوردند شما این تفاصیل را خدمت ایشان عرض نمایید شاید که میل نمایند چند وقتی به این صفحات تشریف بیاورند و شاید قدری داد و فریاد و ناله و نوح یه دولت ایران کمتر شود. ولکن در کمال احترام نوشته بود و سفارش زیاد بجهة میهمان دار راه و م صارف طریق 218 و سوار بجهة محافظت همراه کنند و به هر قسم که خود ایشان میل داشته باشند معمول دارند. بعد در روز سیم عید رمضان که بنده و سرکار آقا عمو 219 به دیدن عید رفته بودیم پاشا بسیار اظهار اشتیاق نمود در این که خدمت ایشان برسد ولکن تمنای آن داشت که ایشان به م نزل او تشریف ببرند. بعد ایشان جواب فرمودند که من در مقر حکومت میل ندارم وارد شوم اگر پاشا میل ملاقات دارند قرار در مسجد می دهیم. بعد ایشان به مسجد تشریف بردند و پاشا آمد وارد مسجد شد و برگشت و وزیر خود را با کاغذهای صدر اعظم در خدمت ایشان فرستاد که من آمد م در مسجد ولکن از جمال 220 شما خجالت می کشم که در مجلس اول چنین عرایض را نمایم. بعد وزیر پاشا تفصیلات را عرض نمود و گفت که پاشا حرفش اینست که اگر میل به تشریف بردن ندارید نوشته مرقوم بفرمایید به صدر اعظم و ما می فرستیم، و اگر خیر میل به تشریف بردن دارید اعلا م بفرمایید. مقصود اینست بسته به می ل خود 218 مخارج راه 219 منظور آقا میرزا موسی برادر بهاءالله است. نک. پاورقی ۴0 در همین فصل. 220 روی، صورت.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2