Az Tehran Ta Akka

در استانبول 1۶1 جناحی بودند مورد تأویل و تفسیر قرار گیرد و او و نهضتی که در رأس آن قرار داشت برچس بی سیاسی بخورد. منابع بهائی چنین رفتاری را از سوی بهاءالله ناشی از بزرگ ی طبع و علو همت او می دانند که در تضاد با رفتار دیگر بزرگان و شاهزادگان تبعیدی ایران بود که گاه به امید شهریه و انعام به دیدار و دست بوسی بزرگان می رفتند. 7 وزیر مختار ایران میرزا حسین خان از این امر بهره برداری کرد و بهاءالله را در بین مقامات عالی عثمانی شخصیت و ی مغرور بی اعتنا به دیگران معرفی نمود که خود را تابع هیچ رسم و قانونی نمی داند و با هر نظم و روالی مخالف است. 8 در همان زمان در محافل گوناگون اظهارات منفی نیز در مورد بابیان ابر از می شد و پنهان و آشکار می گفتند که این طایفه ضد آفاقند... منبع فسادند و مخرب بلاد ... به ظاهر آراسته اند ل کن هر نقمت [عذاب] و عقوبتی را شایسته... 9 سرا نجام، چهار ماه پس از اقامت بهاءالله و همراهانش در استانبول فرمان ت بعید بابیان به ادرنه که از پیشصادر شده بود تنفیذ گشت. عالی پاشا صدراعظم عثم انی برادر زن خود را برای ابلاغ آن فرمان فرستاد. از جانب بهاءالله فرزند او عباس افندی (عبدالبهاء) و برادرش آقای کلیم او را پذیرفتند و وی حکم دولت را ابلاغ نمود. پس از سه روز که مهلت برای پاسخ بود بهاءالله موافقت خود را با این امر به دول ت اعلام نمود. هم زمان، وی چند تن از پیروان خود از جمله نبیل زرندی را برای آگاه نمودن بابیان از این واقعه به ایران و مصر و عراق اعزام داشت . 10 به طوری که از منابع بهائی بر می آید بهاءالله تمایلی به ترک استانبول و تب عید مجدد به محل ی دور دست نداشت و در پاسخ فرستاد یه عالی پاشا که عل ت تبعید را عدد فراوان بابیان و مخارج زیاد ایشان قلمداد کرده بود پیغام داد که پیروان خود را به دنبال کسب و کار خواهد فرستاد و خان ایه را که دولت در اختیار وی گذارده تخل یه د. نمو خواهد 11 7 Shoghi Effendi ibid . 8 عبدالبهاء، مقاله ۵۴ ; ibid Shoghi Effendi, شیوه در مورد ی رفتار بهاءالله در عثمانی چنین هم نﻜ. به نامه پروکش ی – استن سفیر اطریش در استانبول به کنت گوبینو ص 190 9 عبدالبهاء، مق اله ۵۴-۵3. 10 مازندرانی ، ظهورالحق : ۴ ، 3۲3 ،7۲- 3۲۶ . 11 مازندرانی ، ظهورالحق :۴ ، 3۲3 .

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2