Az Tehran Ta Akka
مقدّمه همانطور که در صفحات پیش دیدیم بهاءالله در اواخر دوران اقامت خود در شهر ادرنه و سپس از زندان عکا طی نامه هایی پادشاهان و رؤسای کشورهای مختلف را به طور دسته جمعی و یا فردی مورد خطاب قرار داد. در این نامه ها که در اصطلاح بهائی به الواح ملوک و سلاطین مشهور است بهاءالله ضمن تصریح مقام خود به عنوان رهبر و بنیان گذار آیینی جدید، مخاطبان را به عدالت اجتماع ی، ایجاد ص لحی پایدار، اخلاق و رفتار انسانی با رعایا و فقرا فرا می خواند. تاریخ صدور ا ین ب ا غل الواح را باید اواخر 18۶7 و اوایل سال 18۶8 دانست. از چگونگی ارسال این نامه ها چندان چیزی نمی دانیم. می توان گمان برد که تحویل آن ها از طریق کنسول هر کشور در ادرنه و یا سفارت هر کشور در استانبول بو ده است. اما ظاهراً برای رهبر آیین بهائی بسیار مهم بوده که نامه ی خطاب به ناص رالدین شاه به جای آن که در تودرتوی تشکیلات دیوانی ایران گم شود و هرگز به د ست شاه ن رسد توسط قاصدی ارسال گردد که نامه را به دست خود شاه برساند. یبد هی است که این کار به آسانی عملی نمی گشت. به خاطر نبردهای بابیان با قوای دولتی در مازندران، زنجان و نی ریز در سال های اولیه ی این نهضت، و نیز به خاطر سوء قصد نافرجام چند تن بابی به جان ناصرالدین شاه، دین بابی در میان دولتیان و مردم جنبشی خشن و مبارزه جو ب شمار می آمد و بابی کشی گسترده ی آن دوران محیط ی پر هراس، هم برای بابیان و هم برای دولتیان، فراهم آورده بود. بابیان و بهائیان، حتی مسلمانان، از بیم تهمت بابی بودن بر جان و مال خود ایمن نبودند، و دولتیان، از جمله شخص شاه، از ترس سوء قصد و انتقام بابیان هموا ره در هراس بسر می بردند. (نگاه کنید: پیشگفتار ص. ۵3 و نیز سند ی شماره ۴). تحولاتی که در بغداد و ادرنه رخ داد، و دعوی بهاءالله مبنی بر این که شارع ظهور جدیدی است چهره ی جامعه ی بابی را به تدریج دگرگون ساخت. سیاست بهاءالله
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2