Az Tehran Ta Akka

لو ح سلطان و ناصرالدین شاه ۲۲3 در مورد مأموریت آقا بزرگ خراسانی و سرانجام او، سوای منابع بهائی، به طور استثناء به هس روایت ارزشمند از منابع غیر بهائی دسترسی داریم. یکی از وزیر مختار فرانسه در ایران دو بونی ( ر M. de Bonnières ) که در 10 ژوییه 18۶9 گزارشی در این زمینه به وزارت امور خارجه فرانسه ارسال داشته و دیگر از محمد ولی خان تنکابنی ناصرالدوله، سپهدار اعظم (بعدها ملقب به سپهسالار اع ظم) که خود شاهد عینی قضایا بود ، و سومی از مسیونری مسیحی. سه هر گزارش را در بخش پیوست ها آورده ایم. این گزارش ها ب ا آنچه در منابع بهائی آمده، سوای برخی جزئیات، هم خوان است. مندرجات و محتوای نامه ی بهاءالله به ناصرالدین شاه نامه ی بهاءالله به ناصرالدین شاه در دو بخش آغازین و آخرین به عربی و در بخش میانی صفحات متعددی به زبان فارسی است. این نامه فاقد تعارفات غلوآمیز م تعارف آن دوره مانند قربان خاک پای آسمان سای مبارک گردم بود که معمولاا در نامه های خطاب به پادشاهان قاجار می بینیم. بلکه در این نامه با القابی مثل ای سلطان ، ای پادشاه [ایران] زمین ، و امثال آن ناصرالدین شاه را مورد خطاب قرار گرفته و بهاءالله به مانند دیگر آثارش از خود به عنوان عبد [بنده] یاد می کند. لحن نامه محترمانه، گاه آمرانه و گاه دوستانه و مشفقانه است. خواسته های بهاءالله از ناصرالدین شاه همراه با تمنی و استغاثه نیست بلکه در هر زمینه به او یادآوری می شود که انجام این خواسته ها برای خیر و صلاح خود شاه و کشور اوست. در مجموع می توان گفت این نامه خطاب ایه برای دادخواهی از ظلمی است که بر پیروان آیین جدید می رود. سوای آن در این نامه بهاءالله با ارائه های ی مثال ی چند، آن الهامی که او را به رسالت کنونی برانگیخته بیان می نماید و به توضیح ب رخی از اهدا ف و تعالیم آیین جدید می پردازد و یکی از دلایل حقانی ت آن را شجاعت و آمادگی پیروان این دین در انفاق جان و مال به بهای نگذشتن از ایمان بر می شمارد. این نامه هم چنین شامل شرحی از سختی هایی که بهاءالله در زندان سیاه چال طهران تحمل نموده، سختی های تبعید بغداد ، و دسیسه های میرزا حسین خان وزیر مختار ایران در استانبول علیه وی و دیگر بابیان می باشد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2