Az Tehran Ta Akka
۲38 از طهران تا عکا 33 از میرزا محمد حسن خان خویی کنسول ایران در قاهره مصر ی به میرزا حسین خان وزیر مختار ایران در استانبول GIX27 ۲۵ شهر جمادی الاولی 1۲8۴ [۲3 سپتامبر 18۶7 ] نمره 91 تصدقت ،شوم حاجی ابوالقاسم نام تاجر شیرازی ساکن قصبه ی منصو ره که آدم شصت ساله و تاجر معتبر و در قصبه ی مزبور صاحب املاک و خانه و ضیاع 4 سایره است و از بیست سال متجاوز است که در این صفحات مشغول تجارت است، چند سال قبل سید حسین نام کاشی که مذهب بابی را اختیار کرده به منصوره آمده و فی مابین مومی الیه 5 آمیزش کرده عقیده مومی الیه را از جاده ی شریعت غرا 6 برگردانیده طوری به خود و به این طایفه ی ضاله فدوی ساخته است لاا او [که] یک نفر ک نیز 7 را که از او اولاد هم داشته است به سید حسین مزبور می دهد و بعد از مدتی ضعیف ه فوت می شود، فرستاده از شیراز عیال خود را آورده دختر خودش را می دهد . و دیگر ابوالقاسم نام کاشی بابی را نیز در پیشخود نگاه داشته است و از قراری که می گویند امروزها از طرف ادرنه به قدر هفت و هشت نفر دیگر از بابی ها به منصوره آمده برای آن ها نیز جا و مکان داده محب ت و مهربانی می نماید. و خود حاجی ابوالقاسم هفته ی ماضیه به اسکندریه رفته و از مسیو نیقولا تذکره گرفته به اسلامبول آمدنی است که از آنجا به ادرنه رفته از صبح ازل دیدنی و زیارت نماید. 8 و چون مومی الیه تجارت نیل دارد مبال غی به حضرات معتبرین تج ار مصر مدیون است . حالا تشویشی د ارند که مبادا در این راه باطله ی خود [مال] مردم را تلف نماید. استدعا کردند که فدوی 4 زمین و ملک و درخت . 5 نامبرده. 6 دین اسلام. 7 جاریه با عقد منقطعه . 8 کنسول در نامه ی دیگری (سند ی شماره ۵1 ) ا ین سفر را برای دیدار از بهاءالله می اند. د شاید هم بهاءالله و صبح ازل را یک شخص می داند.
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2