Az Tehran Ta Akka
۲۴0 از طهران تا عکا 34 از میرزا محمد حسن خان خو ی ی کنسول ایران در قاهره ی مصر به میرزا حسین خان وزیر مختار ایران در استانبول GIX90 ۲۵ شهر جمادی الاولی سنه 1۲8۴ [۲3 سپتامبر 18۶7 ] تصدقت شوم دیروز حاجی محمد جواد اصفهانی و میرزا یوسف برادر حاجی محمد تقی نمازی که هر دو تاجر معتبر و آدم مع قول هستند از منصوره به مصر 11 آمده از خلاف رفتار بابی ها و اغوای مردم تواترها 12 می کردند که الاآن باید گوش خود را گرفته فرار نمایم. سید حسین نام کاشانی داماد حاجی ابوالقاسم این دفعه که برای آوردن عیال مومی الیه از راه بمبئی به شیراز رفته بود تذکره ی انگلیس تح صیل کرده در صورت علنی مردم را به مذهب خودشان دعوت کرده و به بعضی از اهالی ایران نیز اذی ت رسانیده می گوید که علمای شما از ملت یهود و نصاری بدتر هستند و هر شب جبرئیل از ادرنه به آسمان رفته و از آنجا به منصوره آمده آیه نازل می د. شو خلاصه از اینگونه جفنگیات ب سیار می گوید ولی اذی ت رسانیدن به اهالی ایر ان را جایز و واجب دانسته مردم را اذی رسانند. ت می 13 دیروز با حضرت راغب پاشا ملاقات کرده قدری از احوال آنها بیان کرده گفت م که این دفعه به سفارت سنی ه عرض کرده در این باب دستورالعمل خواسته ام بعد از وصول تعلیمات خدمت شما بیان خواهم کرد . امیدوارم که به مجر د ورود عریضه ی فدوی دستورالعمل کافی در این باب مرقوم و مقر ر فرمایند که بلکه بتواند دفع و شر مضرت این ها را کرده باشد . و در حق سید حسین که اد عای تبعیت انگلیس را دارد چه باید کرد؟ راستی اینست که مأمور انگلیس بسیار بد آموز شده هر کسی ب ه پیش آید تذکره می . دهند بسیار لازم و ضرور است که سفارت سنیه چار ایه در این باب فرمایند. 11 در تمام این مکاتبات منظور از مصر شهر قاهره است که کنسولگری ایران در آنجا بود. 12 تند تند حرف زدن. در اینجا یعنی شایعات و گفتگو. 13 کنسول ایران از نوع این آزارها سخنی نمی د. گوی
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2