Az Tehran Ta Akka
۲70 از طهران تا عکا 46 توبه نامه ی حاج ابوالقاسم GIX53 بیست و هفتم شهر ذی قعده الحرام 1۲8۴ [۲1 مارس 18۶8 ] تصدقت گردم مدتی بود که بعضی از طایفه بابی یهضال ی ها طرح ال فت انداخته به جهت آمیزش و اختلاط با آنها عقل و هوش مرا ربود و از جاده شریعت غرای حضرت ایه [کلم خوانده نشد] علیه افضل الصلوات و التحیات روگردان کرده به دی ن و مذهب با طله خودشان دعوت می کردند. به جهت قرابتی که با حسین د سی ناپاک به هم بسته بودم به اغوای آن نادرست به ادرنه رفته پیروی می کر دم. حال از لطف و مرحمت بندگان سرکار عالی با صمیم قلب از آن خیالات بیهوده گذشته جناب احدی ی ت و ائمه اطهار علیهم السلام و حضرات حض ار م جلس را به شهادت طلبیده با توبه ی نصوح کلمه یطیبه ی شهادت را بر زبان خود جاری کرده می گویم اشهدان لااله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان ولی علی الله و به باب و تابع ان او لعن ابدی می کنم و سوای از آن چند نفر از تجار معتبره با شرایط ذمه ب ه شما ضامن می دهم که اولاا از تبعی ییه ت دولت عل ی متبوعه افخم خود بیرون نرفته و حمایت دولت دیگر را اختیار ننمایم و ثانیا به منصوره نرفته در مصر اقامت نمایم و بعد از این با طایفه ضال بابی یه ها ابداً در خفی و جلی 93 مراوده نکرده طرح الفت نیاندازم و ثالثا ب دون رخصت و اطلاع کارپردازخانه مبارکه به جای دیگر حرکت ننمایم و بعد از اخذ و تحصیل مطالبات اگر به سمت عتبات عالیات رفتنی شدم با رخصت و اجازه کارپردازخانه مبارکه بروم . و اگر بقدر سر مو خلاف این نوشته حرکت نمایم مالم مال دیوان اعلی و وجود خودم در هدر است. له ذا رجاء واثق می نمایم که مرا تصدق فرق مبارک اعلیحضرت اقدس شاهنشاه ایران خلدالله ملکه و سلطانه و روحنا و روح العالمین فدا فرموده از تقصیرات این فدوی جان نثار بگذرند و این رو سیاه را به صفای باطن یه ائم اطهار علیهم السلام ببخشند که در کنج خانه خود نشسته ب ه دعاگویی عمر و دولت و اقبال شهریار عالم پناه ارواحنافدا مشغول بوده باشم و همه 93 پنهان و آشکار
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2