Az Tehran Ta Akka

۲8 از طهران تا عکا به همین لحاظ نیز رهبری جامع بابیه یه ، از این که از عراق عرب باردیگر به سرزمین ناشناخته دیگری فرستاده شوند اکراه داشته و به چنین تبعیدی که بواسط یه فشار دولت ایران در شرف وقوع بود معترض بود. زیرا بهاءالله و فرزند جوانش عباس نوری [بعدها عبدالبهاء] بخوبی می دانستند که جدایی از متن ایرانی عیشی - عراق عرب به زیان بزرگی در پیوند با ایران و اشاع یه آیین بابی - بهائی در ایران خ واهد انجامید. تجربه ی اقامت در ادرنه و سپس در عکا این ظن را به یقین مبدل ساخت و راه های ارتباطات با جامعه بابی را بیش از پیش دچار مشکلات و موانع عدد مت ، ساخت موانعی که ناشی از بعد مسافت و یا ناشی از محدودیت های اعمال شده از سوی دولت عثمانی بود. صرف نظر از بابیان ، دلایل سیاسی – مسلکی بزرگتری نیز در کا ر ب ود. جامع یه یهشیع ایرانی تب ار عتبات درگیر نوعی بحران چند ه وی تی بود . از طرفی ش یعیان عراق اگرچه در زیر فشار و تهدید مقامات سنی ولایت بغداد سروری دولت عثمانی را کم و بیش پذیرفته بودند ولی در عمل در طول دهه راه ازها های گوناگون سیطره عثمانی را در عراق ع رب به چالش می طلبیدند و در برابر سیاست های یکسان سازی عث مانی مقاومت می . کردند بویژه با آغاز عصر تنظیمات از میانه یهده ی 18۴0 کوشش عثمانی برای اصلاحات قضایی، محاکم دولتی و اجرای شرع حنفی در این محاکم با مقاومت ای پاره از مجتهدان با نفوذ عتبات که غالباً ای رانی یا ایرانی ت بار بودند مواجه شد. باضافه اجرای آداب و شعایر شیعه نظیر مراسم عزاداری در محرم و رمضان و برقراری تکایا و روضه شبیه و خوانی گردانی که غالباً رنگ تند ضد سنی داشت ب ر کینه و عناد مقامات عثمانی ترک زبان و سنی مذهب می افزود. هنوز در دهه م های دو قرن نوزدهم یه خاطر دردناک یورش نجیب پاشا والی بغداد به کربلا و کشتار هولناک جمعیت چند هزار نفری از شیعیان و مجاورین کربلا در سال 18۴3 بکلی زدوده نشده بود . شیعیان عتبات خود را بیش از پیش قربانی این رفتار شیعه ستی ز عثمانیان می دانستند و چون کوشش ایشان در دادخواهی از دربار ایران و دعوت به مداخله دولت ایران و جلوگیری از ستم و عناد به سنیان جایی نمی رسید و گ غالباً وش شنوایی ، نبود طبیعی بود که ایشان بیش از پیش سرخورده و ناکام شوند. در چنین محیطی با توجه به فشار مقامات دولتی عثمانی و محدودیت های جاری و ناکارآمدی دولت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2