Az Tehran Ta Akka

ّ مه مقد بهاءالله و همراهان او ادرنه را در محیطی ترک گفتند که می توان حدس زد از تنش، اضطراب و نگرانی از آیند ایه نامعلوم خالی نبود. این گروه، مرکب از خانواده ی بهاءالله و همراهان او از مرد و زن و کودکان خردسال، جمعاً قریب هفتاد نفر، 1 در گرمای ماه اوت با ارابه و قاطر و پی اده تبعید دیگری را آغاز کرد که گشایند ی ه فصل جدیدی در تاریخ پر نشیب و فراز این نهضت بود، نهضتی که نه تنها زیر ضربات دو رژیم قوی سلطنتی شرق قرار داشت بلکه دشمن سومی ، که اختلافات داخ لی بین دو گروه ایشان بود، موجودیت و هویت آن را تهدید می نمود. این گروه همر اه با قراولانی از ارتش عثمانی روز 1۲ اوت 18۶8 ادرنه را ترک گفت و پس از چهار روز به بندر گالیپولی رسید. شایع بود که در این بند ر بهاءالله و برادران او را به یک نقطه ، و دیگران را به نقطه ی دیگری تبعید خواهند کرد. 2 در تاریخ ۲1 اوت 18۶8 این گروه را با یک کشتی اطریشی به اسکندریه و از آنجا با کشتی دیگری به حیفا فرستادند. در بندر حیفا بابیان را از یکدیگر جدا ساختند. بهاءالله و همراهان، همراه با چهار تن از پیروان صبح ازل، پس از چند ساعت توقف با یک قایق بادبانی به عکا فرستاده شدند ( 31 اوت 18۶3 ) و میرزا یحیی صبح ازل و همراهان او با چهار تن از پیروان بهاءالله به قبرس گسیل گشتند. 3 عکّا شهر شهر عکا که زمانی محکم ترین پایگاه صلیبیون در فلسطین بود در سال 1۲91 به دست لشکریان مملوک افتاد و رو به ویرانی رفت. تا آن که در نیمه قرن هیج دهم 1 نﻜ. به سند شماره ۵3. 2 Shoghi Effendi GBP 181; 3۶۵ قرن بدیع 3 سبب این کار را باید تدبیر مقامات عثمانی برای ادامه ی تنش بین این دو گروه و یا خبرگ یری از وضعیت داخلی آنان دانست که احتمال می رود به پیشنهاد سفارت ایران صورت گرفته باشد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2