Az Tehran Ta Akka
3۲۴ از طهران تا عکا یادداشت آقا یقا محمد نی به خاطر دانش و فضیلت خود در تاریخ بهائی جایگاه ویژ ایه دارد. مور خ بهائی عزیزالله سلیمانی او را مردی نادرالوجود و در استعداد خداداده در زمره نوابغ روزگار و مشهور در بین علمای ایران به تبحر در علوم و فضل می داند. 24 ام ا منابع غیر بهائی در مورد او ب کل ه ی ساکت است. وی در ۲3 رمضان 1۲۴۴ . ق.( ﮬ ۲8 مارس 18۲9 ) در نوفرست از قراء بیرجند در خانواد ایه اهل ع لم متولد شد. پس از تحصیلات ابتدائی و آموختن فارسی نزد پدر خود ملا احمد ، که دارای محراب و منبر بود ، عربی و مقدمات علوم اسلامی آموخت. در هفده سالگی به مشهد رفت و نزد حاج ملاهادی سبزواری که برای سفری کوتاه به مشهد رفته بود، به تحصیل حکمت پرداخت و همراه وی به سبزو ار رفت و مدت پنج سال در محضر او به فراگیری حکمت مشغول شد. وی هن گام اقامت در هران توس ط ی ط یک طلبه بابی در مدرسه ی مشهور شیخ العراقین، با این نهضت و آثار باب آ شنا شد و آشنا ی ی او با فلسفه ی اشراق و آثار باب او را به بابی بودن ش هره ساخت. پس از آن به ت شویق پدر برای تحصیل فقه و اصول عازم عتبات عالیات شد و در آنجا از ا ستاد خود شیخ مرتضی انصاری اجازه ی اجتهاد گرفت. پیش از بازگش ت به ایران در بغداد به ملاقات بهاءالله رفت. در جلسات بحث و گفتگو که با او تشکیل می شد شرکت جست و در همانجا ایمان خود را به آیین جدی د ابراز داشت. آقا یقا محمد نی در سال 1۲7۵ . ق. ( ﮬ 18۵9 م.) به زادگاه خود بازگشت و مورد استقبال قاطبه ی مردم مخصوصاً امیر قا ی نات، امیر علم خان ملق ب به حشمت الملک، واقع شد. اما این احترام دیری نپایید و بزودی شهرت او به بابی ب ودن و بی پروایی او در تبلیغ این آیی ن، موجب آزار و اذیت و آوارگی او از شهری به شهری گردید. علماء که از محبوبی ت و قدرت بیان او هراسان بودند در مساجد و منابر به بدگویی و لعن و هتک حرمت او پرداختند و در نامه هایی به ناصرالدین امیر شاه و قاینات مجازات او را خواستار گردیدند. به دستور امیر علم خان در شب ازدواج وی او را از اسب پیاده کرده، چکمه های وی را در آوردند و آن ها را پر از ریگ کرده به 24 سلیمانی، عزیزالله . مصابیح هدایت :1 ، ۴33 [از این پس سلیمانی، مصابیح ].
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2