Az Tehran Ta Akka

ناصرالدین شاه و نهضت بهائی - بابی 3۲۵ گردنش آویزان کرده و او را با پای برهنه از روی خار و خاشاک به قریه بازگرداندند. سپس پاهای ش را زیر شکم الاغ بسته سواره در معابر شهر گردش داد ه تازیان ه می زدند و بعد در محلی به نام سرچاه عماری که نزدیک کویر لوت و نقطه بسیار بد آب و هوایی بود، محبوس کردند. پس از دو ماه گرسنگی و تشنگی او را مجددا به بیرجند برگردانده و در منزل داروغه زندانی کردند. داروغه به علت خوابی که همسرش دیده بود با وی با احتر ام رفتار کرد و به زودی وی را آزاد نمود و به نوفرست فرستاد. 25 از آن پس آقا یقا محمد نی را در شهرهای مختلف می بینیم از جمله در ط هران که چون در آنجا سخت تحت تعقیب بود عم امه از سر برداشت و کلاهی شد و هیچ جا بیش از دو هفته اقامت نمی نمود. پس از چندی هران طاز مخفیانه برای ملاقات بهاءالله عازم عک ا شد ( 1۲91 ق./ ﮬ. 187۴ م.). از سوی بهاءالله لقب "نبیل اکبر [نبیل: شریف، والاگهر]" رفت گ و لوح حکمت به نام او صادر گردید. یقا نی در بازگشت به ایران کماکان مورد جستجو و در معرض توقیف و مرگ قرار داشت . دستور اکید ناصرالدین شاه مبنی بر دستگیری و تنبیه قا ی نی به درخواست حاج ملا علی کنی مجتهد معروف هرانط بود. اما میرزا حسین خان صدر اعظم قزوینی [مشیر الدوله ] ی که به قا نی ارادت داشت محرمانه این خبر را به وی رسانید. قا ی نی به همراهی دو بهائی دیگر نیر و سینا که هر دو سید و مورد احترام بودند از کوچه با زارهای ط هران گذشت و از شهر خارج شد. 26 در اوایل سال 1309 .ق./ ﮬ 91- 1890 همراه با برادرزاده ی خود آقا شیخ محمد نی ی علی قا به آباد عشق رفت و به جامعه ی بهائیان آن شهر پیوست. 27 وی همراه با میرزا ابوالفضل گلپایگانی از بهائیان مشهور و دانشمند فع الیت وسیعی برای تبلیغ این آیین در آن منطقه آغاز کرد. وفاتش در شهر بخارا روز 25 به اختصار نقل از سلیمانی، مصابیح :1 ،۶- ۴۵۵ . 26 سلیمانی، همانجا ۴۶0 27 در مورد جامعه ی بهائی عشق آباد نﻜ. به اسناد ۶۶ تا ۶8.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2