Az Tehran Ta Akka

3۴۴ از طهران تا عکا یادداشت آنچه ظل السلطان در این سند در مورد دستگیری چند ب ئاه ی و بریدن گوش و دماغشان به شاه گزارش داده زمینه اش پیش از ورود او به اصفهان و به تحریک شیخ محمد باقر نجفی در اواخر دوران حکومت سلطان مراد میرزا حسام السلطنه آماده شده بود. رابرت بروس Robert Bruce عضو انجمن میسیونری کلیسا، که آن زمان در اصفهان بود گزارشی در تاریخ ۲3 مه 187۴ به مرکز انجمن در انگلیس و به وزیر مختار انگلیس در ط هران نوشت که در زیر بخش هایی از آن را می آوریم: آزارها قریب یک ماه پیش به دستور شیخ محمد باقر آغاز شد و در آن هنگام شاهزاده حسام السطنه حاکم اصفهان بود. شیخ محمد باقر یکی از پیروان فرقه ی شیخی کریم خانی کرمان را بازداشت کرد. این فرقه با بابیان ارتباطی ندارد. حسام السلطنه بلافاصله از شیخ محمد باقر خواست که وی را آزاد سازد و او را ملامت کرد که چرا موجب فتنه و آشوب در میان اتباع شاه می شو د. پس از ع زل حسام السلطنه شیخ محمد باقر دستور داد شیخی مزبور را بار دیگر بازداشت کرده و او را به یکی از دهات چهار محال تبعید سازند. هنگامی که با مخالفتی از طرف حکومت مواجه نشد نام یکصد نفر را (برخی می گویند ۴00 نفر را) در سیاه ایه نوشت و آنان را متهم ب ه بابیگری کرد. در مدت دو روز بیش از بیست تن از ایشان بازداشت شدند ولی بقیه که از نقشه ی شیخ با خبر شده بودند مخفی شده و یا با رها کردن خانه و زن و فرزند و مزرعه و مغازه های خود به نقاط اطراف فراری گشتند. گروهی از مردان و زنان و اطفال نیز در جلفا گرد آمدند تا در تلگرافخانه و یا منزل اروپاییان پناه بگیرند. آن طور که معمولاا در چنین حوادثی رخ می دهد، برخی افراد مثل فراشان، داروغه ها و دیگران از این فرصت استفاده نموده و با تهدید افراد بیگناه به تهمت بابی بودن و بردن آنان نزد شیخ، اموال آنان را غصب می نمایند. ب ه من گف ته اند که شیخ در مورد چند نفر که بابی هم نبوده اند هنگام وعظ در مسجد گفته است که خون آنان حلال و اموال و زنان ایشان در اختیار مسلمین است تا هرچه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2