Az Tehran Ta Akka

ناصرالدین شاه و نهضت بهائی - بابی 377 گمان نمی رفت که تابعان و آشنایان او حیله کار برند و نام این طایفه را ن یز به این اوساخ 98 نالایقه بیالایند. قسم به حقیقت الهیه مرادشان از نشر این مضامین در اوراق مضره آنکه بلکه خاطر پاک مبارک را از این طایفه نیز مغب ر 99 و دل های ملازمان آستان را مکدر 100 نمایند تا تعرض شدید و سیاست جدیدی روا دارند و چون این طایفه را راه نجات از جمیع جهات بسته شود شاید با آن ها همراز شوند و معاذالله در فساد و فتنه انباز. زهی تصور باطل زهی خیال محال. اگر این فرقه از سبک مغزان و بی خردان بودند تا بحال کسانی که این اشخاص در جنب ایشان... [پایان نا مه در کتاب آقای صفائی.] توضیح آقای صفائی : دین ال جمال خود در آغاز جوانی متهم به بابیگری بوده و سپس در ایران و عثمانی با ازلیان مانند میرزا هادی دولت آبادی و میرزا باقر صدرالعلماء، و شیخ احمد روحی، و میرزا آقا خان کرمانی طرح همکاری ریخته و در طهران شب نامه ها و اوراقی بر ضد سلطنت و دولت چاپ می کرده و گاه ی ی با امضا بابی ها [بهائی ها] آن را منتشر می ساخته تا هم خود و یارانش مورد سوءظن و مجازات واقع نشوند و هم بابیان [بهائیان] در معرض پیگرد و کیفر در آیند و با دولت ایران مخالف شوند و به جمال الدین بگروند. (پاورقی 1 .ص ۲87 .) 98 کثافات، پلیدی ها. 99 تیره و غبار آلود. 100 تیره و غبار آلود، کِدِر.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2