Az Tehran Ta Akka

پیشگفتار 39 مردم مقامات حکومت عثمانی را به جس تجوی منشاء تحریکاتضد دولتی وا اشت د و چون بهاءالله در میان یهجنب بابیه ریاست و پیشوایی معنوی داشت ، چن انکه خود او مذکور داشته است، مقامات عثمانی به کسان او مراجعه کرده و آنان را مورد بازخواست قرار داده اند. این امر شگفتی نیست زیرا پایان در حتی ا یهدور درنه نیز شکاف و جدایی نهایی بین دو برادر و در نتیجه بین طرفداران ایشان هنوز بر دیگران، حتی بسیاری از پیروان بابی روشن نبوده است. از نقطه نظر ناظران که خ ی ارج از یهحلق کوچک رهبری بودند حتی اگر کدورت و فاصل ایه بین برادران احساس می شده این لزوماً به معنای جدایی و یا خصومت علنی نبوده اس جهت نی ت. بی ست که بهاءالله به عالی پاشا می نویسد: توق ع بنده این است که این فقره (یعنی فعالیت های طرفداران ازل) به کمال دقت تجسس شود و از نفوسی که ثبت اسماءشان تقدیم شد تحقیق بفرمایند تا معلوم شود منشاء این فسادها کیست. در پایان بهاءالله بار دیگر بر این نکته تأکید دارد که وی بر خلاف برادرش به ا دی از ح اهالی این مملکت (یعنی عثمانی) مکتوبی ننوشت و ه با آنان معاشرت و مؤان ست نجسته . ستا 15 در این میان سفیر ایران میرزا حسین خان مشیرالدوله چون قانوناً حقوقی بر ات باع غیر ایرانی نداشت نمی توانسته دخالت آشکاری د ر جریان تفتیش و استنطاق م اموران عثمانی از بابیان بکند. البته این به هیچ عنوان بدان معنی نیست که وی از نفوذ خود در میان مقامات عثمانی بهره نبرده و از رایزنی و رهنمود دریغ داشته است. ی حت برای برائت ذم یه خویش، که در ضمن استنطاق ها آمده است وی شاید کوشیده ا ست تا اشد مجازات در مورد بابیان ادرنه اعمال شود. رفتار دیپلماسی میرزا حسین خان پیچیده و تابع شرایط و احوال سیاسی و خصوصی غامضی بوده است. وی از جانبی به عنوان نمایند یه اصلاحات در ایران شناخته شده و از طرفی مظنون به رشوه و پول پرستی و زدوبندهای فراوان بود که ( ایه نمون از آن در مورد بهائیان مصر بیاید) و زندگی خصوصی او نیز چنانکه از ایارهپ مدارک آشکار است غوامض و دردسرهای خواسته و ناخواسته برای او پیش می آورد. در سال های پایانی زندگانی اش ظاهراً قضاوت او در مورد بهاءالله و بهائیان دستخوش تغییر شده و از این که در ایام سفارتش در استانبول بهاءالله به عکا به طور مادام العمر 15

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2