Az Tehran Ta Akka

۴00 از طهران تا عکا نمایند. 159 در مقایسه با زمان ناصرالدین شاه که به تأسیس مدارس جدید با سوءظن می نگریست می توان این نهضت را گامی اساسی و پایه ای در ایجاد اصلاحات در ایران و تربیت افراد تحصیل کرده برای کادر اداری و آموزشی ایران دانست. در اواخر قرن نوزدهم رویارویی حکومت قاجار با بهائیان نیز دستخوش دگرگونی شد. می توان گفت که حتی ناصر الدین شاه و دیگر رجال قاجار تا اندازه ای به تفاوت بین بابی/ازلی و بهائی پی برده بودند. این تغییر نظر که با نشان دادن نرمش هایی در مورد بهائیان، و در برخی موارد جلوگیری از هجوم علماء به آنان همراه بود در آثار رهبران دیانت بهائی مورد توجه قرار گرفته است. در لوحی خطاب به ابوالفضل گلپایگانی که تاریخ آن معلوم نیست بهاءالله می نویسد: مدتی است که در ایران حضرت سلطان ایده الله تبارک و تعالی این مظلوم های عالم را از شر آن نفوس [ارباب عمایم] حفظ نموده و می نماید. مع ذلک آرام نگرفته اند، هر یوم شورشی برپا و غو غایی ظاهر. 160 هم چنین در لوح شهدای سبعه [هفتگانه] یزد 161 پس از شرحی جانگداز از آن وقایع می نویسد: این امور شنیعه ی واقعه از حضرت پادشاه ایران ایده الله نبوده. فی الحقیقه چند سنه می شود که حضرت پادشاه ایده الله به رأفت و شفقت با مظلوم های عالم سلوک فرموده اند. این حکم و امثال آن از نواب ظل السلطان صادر گشته و گفته اند چون خبر اخذ [دستگیری] سیاح را شنیده با این اعمال خواسته دفع بعضی توهمات نماید. 162 و در ادامه همین مطلب می نویسد: ...چندی قبل هم اوراقی در بیوت و محلات یافتند و به حضور ارفع اشرف پادشاه ایده الله برده اند بعضی اعداء نسبتش را به بابی داده اند. آن حضرت فرمودند تا حال از این حزب این حرکات دیده نشده، این حرکت از شخصی است که به حضرت عبدالعظیم پناه برده و در آنجا ساکن. 163 159 شاهور، 1۲۲ . مخصوصاً تشکیل مدار س بهائی در شهرها و دهات که تعداد آن به ۵0 رسید چشمگیرست. 160 مجموعه الواح مبارکه 3۶۶ . 161 نﻜ. به صفحه 388 به بعد. 162 اشراق خاوری، مائده آسمانی ۴ ،33- 13۲ . 163 نﻜ. به سند شماره ۶9.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2