Az Tehran Ta Akka

پیوست ها ۴13 حضور علماء و مجتهدین و چند تن از پیروان او در طهران تشکیل دهد تا در موارد مورد اختلاف خود گفتگو کنند. اگر آنان موفق شدند که ثابت کنند که آیینشان بر حق است دیگر دلیلی برای سرکوب و آزار ایشان وجود نخواهد داشت، و اگر علماء پیروز شدند هر مجازاتی که شاه مقرر دارد – از جمله مجازات قتل بابیان ی که در جلسه مزبور بوده اند را – خواهند پذیرفت. این دادخواست ظاهراً تاثیری بر شاه نگذاشت زیرا بلافاصله دستور داد آورنده ی آن را شکنجه بدهند تا نام همراهان خود را در طهران فاش کند. ولی او هیچ چیز بروز نداد و گفت که تنهاست و کشته شدن او فاید ایه ندارد زیرا هفتاد هزار بابی به مانند ا و حاضرند جان خود را برای دیانتشان فدا نمایند، و اگر تقاضای نویسنده ی نامه بر نیاید ک سان دیگری فرستاده خواهند شد تا سرانجام شاه را بکشند مگر آن که این دادخواست برآورده شود. در تمام مدت شکنجه وی با حالتی آرام با یک تکه چوب روی زمین چیزهایی می نوشت، تا آن که مرگ به رنج های او پایان داد. پس از آن جستجو برای یافتن بابیان طهران آغاز شد ولی این تلاش بدون فایده ماند... برخی معتقدند که شاه و مستوفی الممالک [صدر اعظم آن زمان] و شخصیت های بزرگ دیگر کشور بی میل نیستند که بابی ها آزادانه مذهب خود را در ایران پیروی نمایند اما ترس از ملاها، و قدرت آنان در ایجاد انقلابی علیه شاه، آنان را از این کار بر حذر می دارد.