Az Tehran Ta Akka

۴۴۶ از طهران تا عکّ ا مانکجی لیمجی هاتریا ( Manekji Limji Hataria ) ( 1890 - 1813 ) از پارسی تباران هند بود که اجدادش در زمان صفویه به هند مهاجرت کرده بودند. وی در سال 18۵۴ از سوی انجمن بهبود وضع زردشتیان ایران به ایران فرستاده شد و با امکانات مالی که در اختیار داشت خدمات پر ارزشی برای جامعه ی محروم و عقب افتاده ی زردشتی آن زمان انجام داد. از جمله تأسیس مدارس، تأسیس انجمن زردشتیان، ت عمیر و بازسازی آتشکده های زردشتی و دخمه ها، گرفتن موافقت علماء مسلمان برای لغو جزیه زردشتیان ، که منجر به صدور فرمانی در این مورد از سوی ناصرالدین شاه شد . وی مشوّق جمع آوری و تألیف چند هایی درباره ی شهرهای ایران و نهضت های جدید فکری در ایران بود. محسن خان ، حاجی میرزا (معین الملک) ( 1889 - 1820 ) از رجال یدوره قاجار، که پس از خدمت در سفارت خانه های ایران در سن پطرزبورگ و پاریس سمت کاردار در سفارت ایران در لندن ( 18۶۶ ) و وزیر مختاری در همانجا یافت ( 18۶9 ) . در سال 1872 سمت سفارت ایران در استانبول یافت ، در سال 1873 لقب معین الملک گرفت و سپس با لقب مشیرالدوله وزیر عدلیه شد ( 92- 1891 ). در سال 189۶ سمت وزیر امور خارجه یافت و سرانجام در سال 1898 به مقام سفارت عظمی در انگلستان رسید . پس از دو ماه در این سمت ظاهراً به سبب قصور در گرفتن وام از انگلیس برکنار شد. در سال 1899 ب رای معالجه به اروپا رفت و در همان سال وفات یافت. مشگین قلم ، محمد حسین اصفهانی ( 1912 -۶182 ) میرزا آقا محمد حسین ملقّب به مشگین قلم در سلکصوفیان نعمت اللهی و در خوش نویسی توانا بود. پس از آشنایی با آیین بابی به حلب رفت و از آنجا برای دیدار بهاءالله سفری به ادرنه کرد . سالیان دراز برای اشاعه ی آیین بهائی در داخله ایران و مصر و دمشق و هند سفر کرد . در سال 190۵ به دعوت عبدالبهاء به عکّا و تا رفت زمان وفاتش در همان شهر ماند. وی تمام هنر خود را وقف نسخه برداری از آثار آیین جدید کرد. قطعات خوشنویسی خود را با عنوان بنده ی باب و بها مشگین قلم امضاء می ا پاره . کرد ی از آثار هنری مشگین در قلم مجموعه های شخصی و موزه ها نگهداری می شود. مشیرالدوله ، میرزا حسین خان (سپهسالار) ( 1881 - 1827 ) در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه از سوی پدر ، میرزا نبی خان امیر دیوان قزوینی ، برای تحصیل به اروپا فرستاده شد ولی بزودی به ایران بازگشت. هوش سرشا ر و حافظ فوق یه العاده ای داشت و فرانسه و ترکی عثمانی را به خوبی می دانست. از سال 18۴9 تا 18۵2 سرکنسول ایران در بمبئی بود. در سال 18۵۴ سرکنسول ایران در قفقاز [تفلیس] شد. در 18۵9 به وزیر مختاری ایران در ع ثمانی [استانبول] منصوب گردید و ده سال بعد در ژوئن 18۶9 سمت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2