Az Tehran Ta Akka

۵0 از طهران تا عکا چون حاجی میرزا حیدرعلی اصفهانی که در جام یه درویشان سیر آفاق و انفس می گاه کرد و از راه دعانویسی و حِرز و طلسم گذران می و یا ، نمود برای اعیان و اشراف خط می نوشت و انعام می گرفت بخودی خود می توانست بسیاری را نگ ران و ناخشنود سازد. شاید مهم تر از آن اما امکان این ب ود که میرزا ابوالقاسم به تبع د امادش، یعنی میرزا حسین کاشانی، که هوی ت او بکلی ناشناخته مانده است، ترک تابعیت ایران گفته و تبعیت دولت انگلستان را بپذیرد. چنین امری (البته به روایت میرزا حسن خویی) میرزا ابوالقاسم را در موقعیتی قرار می داد که اگر بستانکار ی به تجار نمازی داشت در صورت ورشکستگی دیگر ایشان نمی توانستند که به کارگ ازی ز ایران مراجعه و دادخواهی کنند. در عین حال تغییر تابعیت – حتی اگر طلبی د ر میان – نبود به تاجر بهائی نوعی مص ونیت می بخشید و در صحنه رقابت تجاری در شهری چون منصوره بی اثر نبود. اما شاید سفر میرزا ابوالقاسم به ادرنه برای دیدار بابیان و بویژه بهاءالله در سال 18۶7 که ظاهراً تأثیر ژرفی در احوال او داشته، دستاویز اصلی در گرفتاری او ب وده است ( نگاه کنید های سند شماره 33 و 3۶ ). اگر صرف گفته های انتقادی میرزا ابوالقاسم از باورهای اسلامی و بویژه اعتقادات شیعه را کارگزار نمی توانس ت سند محکمی برای گرفتاری تاجر بهائی قرار دهد ولی سفر به ادرنه و دیدار بهاءالله سندی غیر قابل انکار بود که می توانست م أ خذ مطمئنی برای تکفیر و ارتداد ا و به حساب آید. میرزا ابوالقاسم شیرازی از زمره پیروان بابی - بهائی دوران اولی ین یآ این یه بود که حاضر به صرف مال در جهت پیشرفت پیام جدید و آسایش رهبرانش بودند و نوعی پشتوان یه مالی برای بقای نهضت نوزاد بحساب می آمدند . در اصفهان برادران نَ هری (سید محم مهدی سید د و و سید ابراهیم ) از مؤمنین به سید باب، که از زمر یه تجار معتبر اصفهان بودند با فداکاری این نقش را بر عهده داشتند (و سپس در عصر بهاءالله نیز این دلبستگی را به پسران خود یعنی سی حسن د طباطبایی و سی د حسین طباطبایی منتقل کردند.) 31 تجار خاندان جواهری ن یز در پایان ایام باب و سپس در بغداد و در 31 این دو برادر در زمان حکومت ظل السلطان در ا صفهان به فتوای امام جمعه و مجتهد شهر به وضع فجیعی کشته شدند. نﻜ. بخش هفتم، ناصرالدین شاه، بابیان و بهائیان.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2