Az Tehran Ta Akka

پیشگفتار ۵7 و یا نوشته های منسوب به او آمده است ، بخوبی می نمایاند که او بر خلاف بهاءالله بیشتر مدافع جریان انقلابی بابیه ازلی در سال های دهه 1880 به بعد بوده است و از اینکه جریان بهائی بر خلاف جریان ازلی چنین مواضع خشونت ایه گرایان را اتخاذ نکرده است خشمگین بوده و با سلاح قلم خود می کوشیده است تا بهاءالله و رهب ری او را یکسره نامشروع و مذموم شمارد. این نیز شاهد دیگری بر آن تواند بود که میرزا آقاخان و شاید دیگر پیروان جریان ازلی - بابی نهانی، خیالی بس وسیع ت ر از آنچه غالباً انگاشته می شود در براندازی دولت قاجاری ه داشته اند و در نهایت دل نگرانی و هراس ناصرالدین شاه از بقایای عنصر بابی و ت مخالف آنان با او و با سلطنت قاج ار بی مورد نبوده است. حال باید پرسید که این ضدیت مداوم ناصرالدین شاه با بابیان و بهائیان تا چه انداز دره نابودی یا محدود ساختن یه جامع بهائی و یا گروه ازلی موثر افتاده است و اصولاا چنین مخالفتی اگر هم فرضاً به شدتی نبود که در صفحات پیشین آمد، آیا وضعیت بهائیان از پا یه و اساس در جامع یه ایران بهبود یافت می ؟ البته جا ی تردید نیست که مخالفت شخص ناصرالدین شاه در وخامت کار بابیان و بهائیان تأثیر بخشیده است و هرجا که پای دولت مرکزی به میان می آمده بر فشار و آزار بر بهائیان نیز افزوده می شده است. ام ا اگر بپذیریم که دامن یه نفوذ دولت مرکزی در دوران قاجار در ولایات محدود بوده است، آنگاه می توان گفت که قدرت ها و نیروهای دیگر، نظیر فقها و مجتهدان محلی، بیش از دولت محل ی و یا دولت مرکزی در رفتار با بهائیان تأثیر داشته است . چنانکه ای پاره مدارک از جمله تلگراف ناصرالدین ش اه خطاب به شیخ محمد تقی آباد ایه نجفی مشهور به آقا نجفی در همین مجموعه نشان می دهد ناصرالدین شاه، و شاهان قاجار بویژه در مسایل مربوط به اعتقادات و مسایل شرعی مربوط به ارتداد و امر به معروف و نهی از منکر بیشتر اوقات ت ابع دستگاه شریعتمداران بوده و با ایشان اجباراً از راه حزم و مدارا راه اند رفته می [نگاه کن ید سند شماره ۶۴]. حتی اگر در مواردی نیز نظیر کشتار بهائیان روستاهای سده در ولایت اصفهان در سال 1890 دولت قاجار نمی خواست دامن یه ضوضاء منجر به درگیری های وسیع تر و یا جوابگویی به نمایندگان دول غربی شود و دولت را در معرض انتقاد ایشان و اتهام توحش و غفلت از اصول تمدن غربی قرار دهد، باز هم دامنه ی نفوذ و قدرت دولت مرکزی و حت ی شاه قدر قدرتی چون ناصرالدین شاه محدود بود و وی اجباراً می بایست که پیوند قدیمی دین و دولت را که با اساس مشروعیت و

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2