Az Tehran Ta Akka

80 از طهران تا عکا تقاضای ملاحسین بشرویی ، برای اثبات ادعای خود ، تفسیری بر سوره ی یوسف قرآن نگاشت. بابیان و بهائیان ملاحسین بشرویی را اول من آمن ، یعنی نخستین کسی که به باب ایمان آورد می دانند. در طول چهارماه پس از ادعای باب هیجده نفر از شاگردان مکتب شیخی به باب و ادعای او ایمان آوردند. این تعداد که با خود باب نوزده تن می شدند از سوی وی حروف حی[زنده] نام گرفتند که معادل حروف ابجدی واحد است. زرین تاج برغانی [طاهره ی قرةالعین] هنگام اقامت در عتبات ادعای باب را با خواندن آثار وی پذیرفت و تنها زنی بود که جزء حروف حی در آمد. باب در آثار او لیه مخصوصاً در نخستین اثر خود، تفسیر سوره ی یوسف، ا شارات فراوان به ظهور قائم منتظَر که وی باب [در]ی به سوی اوست دارد و وی را زنده ام ا غایب می داند. ا ز سوی دیگر، او خود را در همان تفسیر باب الله نیز می نامد ک ه از آن معنای دریافت کننده ی وحی که مقام پیامبری مستقل است اراده می گردد. پس از تشکیل نخستین هسته ی بابیان در ایران، باب به همراه یکی از حروف حی بنام محمد علی بارفروشی، از علما ی بابل، از شیراز عازم مکه گردید (نوامبر 18۴۴ ) و در بازگشت به خاطر هیجانی که خبر ادعای او در شیراز ایجاد کرده بود دستگیر (ژوئن 18۴۵ ) و پس از چندی به اصفهان فرستاده شد (سپتامبر 18۴۶ ). در اصفهان مورد حمایت منوچهرخان معتمدالدوله حاکم مقتدر آن شهر قرار گرفت . پس از مرگ او شینش جان گرگین خان چون خود را از حفظ جان باب در مقابل علماء ناتوان می دید وی را روانه ی طهران کرد. ظاهراً چنین مقرر بود که باب با محمد شاه ملاقات کند. اما چنین ملاقاتی هرگز صورت نگرفت. به دستور حاج میرزا آقاسی، صدر اعظم وقت، وی را بدون آن که وارد طهران شود به آذربایجان فرستادند و در قلعه ی ماکو زندانی ساختند (مارس - ژوییه 18۴7 ). هدف دولت از زندانی ساختن باب در آذربایجان بر این تصو ر استوار بود که ب ا توجه به تفاوت زبان و احتمالا اقلیت بزرگ سنی در آذربایجان ندا و صدای او در آن منطقه بزودی خاموش خواهد شد. ماکو در نزدیکی مرزهای عثمانی و نخجوان روسیه تزاری و در مسیر جاده ی کاروان رو تبریز - طرابوزان قرار داشت. زندانی شدن باب در ماکو نتوانست از شور و قوت نهضت چیزی بکاهد. بزودی شهرت ظهور موعود و یا نایب