Az Tehran Ta Akka

9۴ از طهران تا عکا لشک ر را برای خلع شاه به سوی ایران حرکت دهد. هم چنین کنسول ایران با دادن مبلغی هنگفت به رضا نامی از اشرار ترک او را تشویق به قتل بهاءالله کرد. اقدام دیگر شیخ عبدالحسین و میرزا بزرگخان جمع کردن علماء و مجتهدین برای گرفتن اجازه ی جهاد شیعیان و حمله بر بابیان و قتل عام آنان بود. حاج شیخ مرتضی انصاری مجتهد بزرگ نجف نیز در این جلسه دعوت داشت ولی از موضوع جلسه مطلع نبود. وی پس از شنیدن این مطلب با عذر این که از اعتقادات این گروه آگاهی کامل ندارد جلسه را ترک کرد و در نتیجه آن مجلس بر هم خورد. 29 دشمنی های کنسول ایران و شیخ عبدالحسین طهرانی بجایی رسید که برخی از نزدیکان بهاءالله از جان او بیمناک شده پیشنهاد کردند مدتی پنهان شود و یا از بغداد خارج گردد. 30 بهاءالله این پیشنهاد را نپذیرفت ولی نام ایه به میرزا سعید خان گ رمرودی [مؤتمن الملک] وزیر امور خارجه نگاشت و از او خوا ست موضوع تحریکات کنسول ایران و خطرات ناشی از آن را به آگاهی برساند شاه . چون پاسخی دریافت نداشت ه ب ناچار به بابیان توصیه کرد که برای حفاظت جان خود تابعیت عثمانی اختیار نمایند. بهاءالله در لوحی که چند سال بعد از عکا به ناصرالدین شاه ارسال داشت به این موضوع اشاره دارد: ... و این عبد به ملاحظه ی آن که مبادا از افعال معتدین 31 امری منافی رأی جهان آرای سلطانی 32 احداث شود لذا اجمالی به باب وزارت خارجه میرزا سعید خان اظهار رفت تا در پیشگاه حضور معروض دارد و به آنچه حکم سلطانی صدور یابد معمول گردد. مدت ها گذشت و حک می صدور نیافت تا آن که امر به مقامی رسید که بیم آن بود بغتةا فسادی برپا شود و خون جمعی ریخته گردد لابداً حفظاً للعبادالله 33 معدودی به والی عراق توجه نمودند... 34 29 مازندرانی، ظهورالحق :۴ ،۵7- ۲۵۴ 30 مازندرانی ، ظهورالحق : ۴ ،۵۲- ۲۵0 31 ستمگران، بیرحمان، ظالمین. 32 کاری مخالف نظر شاه باشد. 33 به اجبار برای حفظ جان بندگان خدا . 34 بهاءالله لوح سلطان ناصرالدین شاه در: الواح نازله خطاب به ملوک و رؤسای ارض سه مؤس ، مطبوعات امری ایران 1۲۴ / 197۵ ،۶0- 1۵9 [ از این پس: بهاءالله ، الواح نازله ] ؛ ترجمه انگلیسی ی :

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2