139 یباب ۀعماج راتخاس گفتمش امروز آید مختصر از قضا آن روز آمد آنجناب 60 گشت طالع آن مثال آفتاب. با ملاقات باب در کاشان جانسپاری و تعلّق خاطر برادران کاشانی به او چندین جلسه برای دیدار باب با علاقمندان 61 پرده و آشکار عیان گشت. بی شیخی او و علماء و تجّار ترتیب دادند. بابیان کاشان آمادگی خود را برای بردند اعلام داشتند. رهایی باب از دست سربازانی که او را به طهران می ذبیح نیز همراه با دیگر بابیان تقاضا نمود که وسایل پنهان شدن و فرار باب هر جا بروید همراه شما خواهیم بود و با کمال میل ˝ را فراهم ساخته و گفت باب 62˝. جان و مال و زن و فرزند و هستی خود را در راهتان فدا خواهیم نمود خواست فرصت کوچکی طبق معمول تمایلی به این امر نشان نداد، شاید نمی اتّکاء ما به ˝ که برای تفاهم با دولت برایش فراهم شده بود از دست بدهد 63˝. ارادۀ خداوند است و هرآنچه او بخواهد آرزوی ماست های بعد شور و شوق برادران کاشانی در اشاعۀ آیین باب چنان در سال شد که به تدریج محبوبیت خود را به عنوان تجّاری خوشنام و مؤمن و معتبر از دست دادند: در حقّ عارف و حاجی احمقان کین جوانان هر دو القای زمان دو برادر هر دو با جود و سخا یک دمی ناورده جز ذکر خدا هر دو بودندی مجاهد نزد حق کی بدیدند غیر حق در ماخَلَق خلق گویند حیف آخر این دو تا .۲ ، ورق بذبیح مثنوی 60 شرح اقامت باب ۲۱۳-۱۶ تاریخ جدید و همدانی، Nabil 17-22 سوای منابع معروفی مثل 61 آمده ۱-۴ تاریخ امری کاشان و نیز ناطق اصفهانی b۴ و a۳ ذبیح مثنوی در کاشان در است. بینیم. می b۲ مثنوی ؛ شرح مشابهی نیز در 21۶ تاریخ جدید همدانی، 62 .21۶ تاریخ جدید همدانی، 63
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2