باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 140 با وجود آن همه ذکر و دعا اند از دین برون کافر شدند ‌ رفته 64 اند بابی ز حق معرض شدند... ‌ گشته ها، مخصوصاً پس از سال ‌ علیرغم بالا گرفتن انتقادات و دشمنی باقی ماندند. ذبیح در 65˝ بندۀ درگاه باب ˝ هر دو برادران کاشانی ۱۲۶۵/۱۸۴۹ ای است که حاضر ‌ او جان و دل از دست رفته ˝ : نویسد ‌ اشاره به برادرش می آرزویی که بزودی به واقعیّت 66˝. است خود را نیز [در راه باب] قربان نماید پیوست. پس از سوءقصد نافرجام چند بابی به جان ناصرالدین شاه در سال او همراه با گروهی دیگر از بابیان در مقبره شاه عبدالعظیم در ۱۲۶۸/۱۸۵۲ نزدیکی طهران بست نشست. در همانجا بود که احتمالاًبه نگارش و تدوین تاریخ خود پرداخت. مأموران دولت با شکستن بست وی و دیگر بابیان را به التجّار ‌ زندان انبار انداختند و میرزا جانی اندکی بعد به دست آقا مهدی ملک ذبیح خاطرۀ 67 سابقه و فجیعی قتل رسید. ‌ و جمعی دیگر از تجّار به وضع بی شهادت برادرش را در ابیات زیر چنین آورد: عاشق حق آن اَخ این ناتوان آن که بودی والۀ ربّ جهان نام حاجی میرزا جونی (جانی) بس وحید بود در نصرت جوانی بس فرید مال و جان در راه آن ربّ علا کرد ایثارش چو بودی با صفا انبار ستم ‌ عاقبت بردند به پس طناب انداختند (آن) روح امم مثل آن عاشق نیامد در جهان .1۵2 ، ورق الفذبیح مثنوی 64 .۲ جا، ورق ب ‌ همان 65 جا. ‌ همان 66 ذوالقعده ۱۰( 82 شماره وقایع اتّفاقیه گزارش قتل حاجی میرزا جانی در منابعی چون 67 ج. (طهران ۳ ، تاریخ شهدای امر ) و ملک خسروی، محمّد علی. ۱۸۵۲ سپتامبر ۲۶/۱۲۶۸ نقل شده. 271 ،3 . ) ج ۱۹۷۲/ بدیع ۱۳۰

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2