باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 144 های بیشتر محمّد تقی برغانی را با بابیان فراهم آورد. وی از ‌ جوئی ‌ ستیزه های لفظی ‌ و ناسزاها و مخالفت 82 بالای منبر بابیان را کافر و نجس اعلام کرد از جمله ملّا 83 بزودی تبدیل به حملات بدنی و زدو خورد با بابیان گردید. داد ‌ عبدالجلیل ارومی که با حمایت خاندان فرهادی ظهور باب را بشارت می مورد حملۀ لوطیان واقع شد که او را کشان کشان به مدرسۀ ملّا محمّد تقی بردند تا در حضور او پایش را به فلک بگذارند. امّا ملّا هادی فرهادی، برادرش محمّد جواد، و طرفداران ایشان از دیوار مدرسه بالا رفتند و ملّا تر از آن، ‌ پیش 84 عبدالجلیل را از دست پیروان ملّا محمّد تقی نجات دادند. هنگامی که باب از اصفهان به آذربایجان تبعید شد، آقا ۱۲۶۳/۱۸۴۷ در سال محمّد هادی فرهادی و جمعی از بابیان در روستای میمه به دیدارش شتافتند و از او اجازه خواستند که وی را از دست سربازان نجات دهند. ولی به مانند 85 دیگر موارد مشابه باب با درخواست ایشان موافقت نکرد. در دو سال بعدی که باب در تبعید و تنهایی ماکو و چهریق بیش از پیش از پیروانش دور افتاد، بابیان بیشتر به مبارزه و رویارویی با مخالفانشان کشانده شدند. آقا محمّد هادی خود را برای جهاد آماده ساخت و حتّی در ها را بین ‌ انداخت و آن ‌ راه ‌ اش کارگاهی برای ساختن شمشیر به ‌ زیرزمین خانه هنگامی که وحید دارابی، که ظاهراً تجربۀ جنگ 86 هوادارانش تقسیم کرد. اش به بابیان ‌ داشت به قزوین آمد آقا محمّد هادی از او خواست در خانه 87 شیوۀ شمشیربازی را بیاموزد. اختلاف بین دو جناح را ۱۲۶۳/۱۸۴۷ قتل ملّامحمّد تقی در اواسط سال توانسته به ‌ به اوج خود رساند. همانگونه که دیدیم محمّد هادی احتمالاًمی فوت کرد. 12۶۴ ملّاعبدالوهّاب در محرّم سال 82 .۵۶-۵۷ العلما ‌ ، قصص 3۵1-۵2 سمندر 83 که گفتۀ محمّد جواد فرهادی را نقل ۳۴۷-۴۸ ظهورالحق ؛ مازندرانی، 3۵2 سمندر 84 کند. ‌ می ۹۷-۹۹ سمندر و Nabil 235 ،۳۷۴ ظهورالحق و مازندرانی، ۹۵-۹۶ کواکب آیتی، 85 نویسند که قبلاً دیداری بین باب و برخی از بابیان قزوین و زنجان در دهکدۀ سیاه ‌ می و دیگران نیز باب را در قزوینی دُهان (در جنوب غرب قزوین) رخ داده بود. ملّا جعفر -۸۰ قزوینیمرحلۀ دیگری از سفر او در یکی از دهات نزدیک قزوین ملاقات نمودند. ( .)۴۷۹ به نقل از محمّد جواد. 37۴ ظهور الحق مازندرانی، 86 جا. ‌ همان 87

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2