باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 228 ˝ّ حروف حی ˝ پیش از سفر مکّه باب یکی از نخستین مؤمنان به خود را از به نام ملّا علی بسطامی برای تبلیغ آیین جدید به عراق فرستاده بود. علمای بزرگ شیعه در نجف این فرستادۀ باب را نپذیرفتند، بلکه اسباب دستگیری او را فراهم آوردند و در بغداد، در دادگاهی مرکّب از روحانیون ارشد سنّی و شیعه بسطامی را محاکمه و به مرگ محکوم ساختند. این مجازات بعداً به های نیروی دریایی در استانبول ‌ کشتی ‌ حبس با اعمال شاقّه در تعمیرگاه باب هنگام زیارت 15 تخفیف پیدا کرد و نامبرده کوتاه مدتی بعد فوت نمود. اش در عراق آ گاه گردید. در راه بازگشت از ‌ مکّه از نحوۀ برخورد با نماینده سپس از رفتن به کربلا 16 هایی به منظور آزاد ساختن او نوشت، ‌ مکّه نامه منصرف گشت. در نیایشی که از باب در دست است وی به درگاه خدا از ظلم عدالتی که بر یکی از پیروانش وارد شده نالید و خدا را شاهد گرفت که ‌ و بی قصد رفتن عتبات داشته ولی به ملاحظۀ آن که اختلاف و فتنه برنخیزد و مؤمنین به خدا تحقیر نشوند و مویی از سر کسی کم نشود از رفتن به آن 17 سرزمین منصرف شده است. این واقعه که در آغاز رسالت باب رخ داد نگرش او را نسبت به جلوگیری سازد. باب کاملاً آگاه بود که ‌ ای از خشونت روشن می ‌ از بروز هر نوع نشانه انصراف او از سفر به کربلا موجب یأس برخی از پیروانش خواهد شد، و یابند احساس ‌ آنان از این که ادّعای او را موافق باورهای شیعی خود نمی سرخوردگی خواهند نمود. و در واقع دقیقاً چنین شد، ولی علاقه و احترام العادۀ پیروانش به او مانع گردید که رویارویی و خشونتی بین ایشان و ‌ فوق دشمنانشان درگیرد. از آن پس در شش سال بقیّۀ عمر کوتاهش کوشش باب ای شد که در نفس ادّعای قائمیت نهفته بود. ‌ صرف مهار خشونت نهادینه در شرع شیعه، حقّ اعلام جهاد صرفاً منحصر به امام است. باب ابتدا با این دعوی که نایب امام مهدی است، و در مراحل بعد با اعلام مهدویّت و 15 Momen, BBR 87-90. ، ).Oneworld Publications, Oxford 2000 (، زندگانی حضرت باب :عهد اعلی افنان، 16 .28۰ –81 ،ّ ظهور الحق]؛ مازندرانی، عهد اعلی [از این پس: افنان، 183-۶ وانك لتعلم حكم ما امرت للعلماٌ بالورود علی الارض المقدسة ليوم رجعی لنظهر عهدك ˝ 17 المستسر هجرة وكان الكل من المسلمين * وانك لتعلم حكم ما قد سمعت فی ام القری من جهد العلماٌ ورد عبادك المبعدين * من اهل ارض المقدسة ولذلك رجعت من قصدی ولم اسافر من هذا السبيل لئلا يقع فتنه ولا يذل اهل طاعتك ولا يرفع احد من راس شعرا .۹۶-۷ ،۳۲ . ؛ محفظۀ ملّی آثار بهائی، ج ۱۸۴ عهداعلی ن.ک. افنان، ˝. بظلم

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2