باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 232 نهضت او یک دین جدید است (و نه فقط یک جنبش اصلاحی یا تجدید توانست ‌ حیات اسلام). امّا به سبب انزوای او در ماکو خبر این تحوّل طبعاً نمی گروهی از بابیان برجسته اقدام به 18۴8 به سرعت به پیروانش برسد. در سال تشکیل مجمعی در محلّی به نام بدشت بین طهران و مشهد نمودند. در این مجمع لغو احکام اسلامی و آغاز دور دینی جدیدی اعلام گشت. از ترین نمادهای اعلام این استقلال، ظاهر شدن طاهره قرة العین، زن ‌ برجسته در بدشت 24 برجستۀ پیرو باب، بدون حجاب اسلامی در یکی از جلسات بود. چنین مذاکراتی در مورد چگونگی آزاد ساختن باب از زندان به عمل ‌ هم باب را از چهریق به تبریز ، مرکز استان 18۴8 آمد. یک ماه بعد، در ژوییه آذربایجان آوردند. در آنجا در جمعی، شامل ناصرالدّین میرزا ولیعهد (بعداً شاه)، و روحانیون برجستۀ شهر او را مورد پرسش و محاکمه قرار ‌ ناصرالدّین دادند. در آن جلسۀ تاریخی باب مقام و ادّعای خود را به عنوان امام مهدی یا قائم موعود رسماً اعلام نمود و در برابر دیگر سوالات شرعی و فقهی حاضران سکوت اختیار کرد. تقریباً در همان زمان به دستور باب، ملّا حسین، اتفاق چند صد نفر بابی با برافراشتن پرچم سیاه ‌ یکی از پیروان برجستۀ او به های ‌ عازم غرب ایران شد. برافراشتن پرچم سیاه تحقّق یکی از پیشگویی مشهور در بارۀ ظهور مهدی موعود بود. ناصرالدّین میرزا که اکنون به ۱۸۴۸ سپتامبر ۴ با مرگ محمّد شاه در خان را در مقام صدراعظم ‌ سلطنت رسیده بود رهسپار طهران شد و میرزا تقی اکتبر، درست یک هفته قبل از تاجگذاری 12 جایگزین میرزا آقاسی نمود. در شاه، ملّا حسین و همراهانش در بارفروش مازندران مورد ‌ رسمی ناصرالدّین حمله قرار گرفته به مقبره شیخ طبرسی پناه بردند و در اطراف آن موضع تدافعی گرفتند. روحانیون ارشد بارفروش و نیز بعضی از افراد برجستۀ آن منطقه برای مقابله با بابیان به شاه جدید متوسّل شدند. از سوی دولت قشون بزرگی با توپ و تجهیزات فراوان برای مقابله با موضع دفاعی چند صد بابی که در قلعه شیخ طبرسی با اندک سلاح سبک پناه گرفته بودند اعزام شد. این محاصره پنج ماه طول کشید که با چندین بار عقب نشینی قشون شاه همراه بود. سرانجام شاهزادۀ فرمانده نیروی دولتی قرآنی همراه تعهّدی که بابیان محض خروج ‌ در صورت تسلیم در امان خواهند بود به درون قلعه فرستاد. به ن.ک به فصول سوّم و هفتم. 24

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2