باب و جامعۀ بابی ایران

247 باب و مهدی موعود گروه ˝ گرا، تجربۀ سرکوب غالباً گروه را بدل به ‌ های هزاره ‌ رسید. در سایر گروه کند. در این موارد معمولًا رهبر گروه برای رویارویی ‌ می ˝ گرای شکننده ‌ هزاره هایی که از هر سو آنان را احاطه کرده، و برای دستیابی به ‌ با موانع و دشمنی آورد. چنین راه ‌ آمیز روی می ‌ های خشونت ‌ّ گروه، به راه حل ˝ هدف نهایی ˝ ّهائی مستلزم آسیب به دیگران (مانند حملات گروه شنریکیو با گاز سمی ‌ حل باشد. امّا در مورد نهضت ‌ سارین در توکیو) یا آسیب به خود اعضای گروه می بابی، باب با جدیّت تمام کوشید که پیروانش را از خشونت باز دارد. آمیز در ‌ های مکرّر او آن بود که بابیان افکار خود را به روایات خشونت ‌ توصیه شان شده بود مشغول ندارند. ‌ بارۀ رجعت مَهدی موعود که جزیی از فرهنگ رسد که رهبران محلّی بابی اکثراً از این توصیه پیروی نمودند و فقط ‌ نظر می ‌ به شدند دست به اسلحه برده از خود دفاع ‌ در مواقعی که مورد حمله واقع می کردند. ‌ می شاهد مرگ صدها بابی و تیرباران خود باب بود، لذا به نظر 18۵0 سال ˝ گرای شکننده ‌ گروه هزاره ˝ رسد شرایط برای ایجاد آنچه پژوهندگان یک ‌ می نامند، حداقلّ برای بابیان طهران فراهم گشته بود. این گروه نقشۀ انتقام ‌ می ریزی نمودند که نافرجام ماند و به ‌ خاطر تیرباران رهبر خود طرح ‌ از شاه را به قتل تعداد زیادی از بابیان منتهی گشت. در نتیجه، این نهضت به حالتی مخفی درآمد و پس از چندین دهه به عنوان دیانت بهائی به رهبری بهاءاللّه ظاهر گشت. قدرت خلّاق آثار او موجد بروز دیدگاهی از صلح و اتّحاد لازم برای دور ساختن پیروانش از هر خواه شد. ‌ نوع خشونت و سوق ایشان به سوی یک هزاره گرایی ترقّی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2