309 ،نایباب اب راجاق تلود ییورایورایوررایور خان بتواند به سرعت ماجرای زنجان را فیصله دهد او را مأمور کرده بود که در مسیرش به ایروان فرماندهی جنگ را در زنجان بر عهده گیرد. عزیز خان امّا چون به رغم این 172 ابتدا دستور داد برخی از اسرای بابی را آزاد کنند. ای آغاز کرد امّا طولی نکشید که ناگزیر امر، بابیان به نبرد ادامه دادند حمله عزیز خان مدّت 173 منصرف شد. ولی دستور داد تمام اسرای بابی را بکشند. کوتاهی در زنجان ماند و بدون آنکه موفّقیّتی کسب کند شهر را ترک کرد. در اواخر اوت شش توپ سنگین و مهمّات از تهران به زنجان فرستاده حدوداً در این زمان امیر کبیر سه نفر از فرماندهان سپاه را به علّت 174 شد. علمای زنجان یکی از این 175 عدم موفّقیّت در سرکوب بابیان معزول نمود. سه را متّهم کرده بودند که بابی شده است و امیر ظاهراً به او بدگمان شده ها ضمناً اخطاری بود به فرماندهان دیگر که امیر را با کسی سر بود. عزل آن ای که به میرزا ابراهیم خان شوخی نیست. روش و سلوک امیر کبیر از نامه مظفّرالدّوله سرتیپ فوج خمسه نوشته نیز نمایان است. امیر در این نامه چنین حاکم و محمّد خان را تهدید کرده که اگر در بارۀ ملّا سرتیپ و هم (یعنی حجّت) اهمال و غفلتی اتّفاق افتد هر سه مقصّر ˝ ملعون ˝ محمّد علی 176 خواهند بود و دستور داده که کشته یا زندۀ حجّت باید در دست باشد. با ادامۀ بمباران قلعه، تلفات بابیان اوج گرفت ولی از جنگ باز نایستادند و این امر بیش از پیش بر آشفتگی خاطر امیر کبیر افزود. در اواخر نوامبر، قوای امدادی ˝ ریچارد استیونز کنسول انگلیس در تبریز گزارش کرد که تخریب شهر و قتل عام اهالی ˝ راهی زنجان بود و نوشت که امیر کبیر ˝ بزرگی در اوائل دسامبر فوج 177˝. را چنانچه ضروری باشد تصویب کرده است .10۶۴ ، ص 3 ، جناسخ التّواریخ سپهر، 172 23 ، گزارش یکی از منشیان سفارت روس، ضمیمۀ گزارش دالگوروکف به سنیاوین 173 Ivanov, Babidskie voss� (گریگوری)، به نقل از 18۵0 اکتبر ۵/) (یولیائی 18۵0 سپتامبر .Momen, Bábí and Bahá’í Religions, pp. 119–20 ؛taniya v Irane, pp. 154–56 ، به نقل از 18۵0 اوت 30 ، نامۀ ابوت به شیل 174 Momen, Bábí and Bahá’í Religions, p. 118. .10۶۵ ، ص 3 ، جناسخ التّواریخ ن. ک. به سپهر، 175 .3۵7 ش)، ص 13۶7 ، (تهران: زوّار ۶ ، جهای دکتر قاسم غنی یادداشت سیروس غنی، 176 در این مأخذ، نام مخاطب نامه به خطا ظفرالدّوله ضبط شده است. ، به نقل از 18۵0 نوامبر 29 ، گزارش به پالمرستون 177 Momen, Bábí and Bahá’í Religions, p. 121.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2