باب و جامعۀ بابی ایران

311 ،نایباب اب راجاق تلود ییورایورایوررایور 182 کردند. برخی را به دهانۀ توپ گذاشتند و معدودی عفو و آزاد شدند. برخی از مردان بابی به همراه معدودی که بعد از پایان جنگ اسیر گردیدند ربیع الثّانی 28 به تهران فرستاده شدند. چهار نفر از اینها در پایتخت در تاریخ زنان و کودکان بابی را به اسطبل خانۀ 183 اعدام شدند. 18۵1 مارس 2/12۶7 میرزا ابوالقاسم زنجانی از مجتهدین بزرگ شهر منتقل کردند. در آنجا پیش ها را به بستگان مسلمان خود بسپارند مجبورشان کردند که از دین ‌ از آنکه آن چنین هر آنچه اشیای قیمتی هنوز در دستشان مانده بود ‌ خود تبرّی جویند. هم ها گرفتند. بعضی از کودکان بابی در آنجا درگذشتند. از اعضای ‌ از آن هائی که جان سالم بدر برده بودند به شیراز فرستاده شدند. ‌ خانوادۀ حجّت آن واقعۀ زنجان کمابیش به نابودی جامعۀ بابی انجامید. بازماندگان وحشت داشتند که بگویند بابی هستند. لذا بسیاری جذب جامعۀ مسلمان شهر شدند. از زنجان دیدار 1887 وقتی که ادوارد براون ایرانشناس انگلیسی در نوامبر کرد آثار ویرانی حاصله از این جنگ هنوز باقی بود. تحلیل مقاصد حجّت و بابیان زنجان زنجان در نیمۀ راه تهران به تبریز واقع است. تبریز مرکز ولایت آذربایجان ترین شهر کشور بود. هم تبریز و هم تهران مرکز تجمّع ‌ و مقرّ ولیعهد و بزرگ سپاهیان کثیری بود. شیل در گزارشی که یک ماه بعد از رسیدن اخبار زد و خوردهای زنجان به تهران نوشته راجع به موقعیّت زنجان چنین اظهار نظر بسیار عجیب است که در زنجان که تمام قوای نظامی تهران و ˝ : کرده است 184˝. آذربایجان در نزدیکی آن است باید کوششی برای شورش صورت گیرد احتمال اینکه طغیانی در زنجان به موفّقیّت انجامد ابداً وجود نداشت. این ها و هم بر مقامات دولتی روشن بود. ‌ مطلب هم بر بابی ها قبل از شروع جنگ، بابیان زنجان اسباب نگرانی مقامات ‌ مدّت ژانویۀ ۶ ، ؛ گزارش شیل به پالمرستون 10۶9–10۶8 ، صص 3 ، جناسخ التّواریخ سپهر، 182 Momen, Bábí and ، به نقل از 18۵1 ژانویۀ 2۵ ، ؛ گزارش استیونز به پالمرستون 18۵1 پرده نوشته که قول حاکم که بابیان را به جان امان ‌ سپهر بی .Bahá’í Religions, p. 123 خواهد داد خدعه بود. .1 ، ص 18۵1 مارس 7/12۶7 جمادی الاوّل 3 ، ، جمعهروزنامۀ وقایع اتّفاقیّه 183 ، به نقل از 18۵0 ژوئن 2۵ ، گزارش به پالمرستون 184 Momen, Bábí and Bahá’í Religions, p. 115.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2