315 ،نایباب اب راجاق تلود ییورایورایوررایور آن ایمان دارند تا پای مرگ بجنگند. با وجود این علما حاضر بودند چنانچه فرصتی یابند به هر قیمتی شده بدعت بابی را در زنجان محو کنند. 18۵0 طبق نوشتۀ میرزا حسین زنجانی، به اصرار علما بود که حاکم در مه ترین عالم زنجان یعنی سیّد بزرگ 195 تصمیم گرفت حجّت را دستگیر کند. مجتهد در روزی که اقدام برای دستگیریحجّتصورتگرفت در حکومتخانه سیّد مجتهد 196 بود و در قتل اسیر بابی که او را به آنجا آوردند شرکت جست. فتوا به جهاد علیه بابیان داد و بعداً آن را حتّی بر زنان فرض دانست و ذکر ها نیازی به کسب نمود که زنان مسلمان برای شرکت در جهاد علیه بابی چنین شکّی نیست که اگر علما از قبل هم 197 اجازه از شوهران خود نداشتند. ها جهاد اعلان خواهند کرد او به حاکم اطمینان نداده بودند که علیه بابی داد. علیه حجّت اقدامی صورت نمی شمردند. این ها به نوبۀ خود علما را برای شروع جنگ مقصّر می بابی ای که حجّت بعد از تقسیم شهر به دو بخشِ متخاصم خطاب مطلب از نامه به یکی از علمای زنجان نوشته نمایان است. حجّت در این نامه علما را متّهم ها برای منفعت رساند که آن کند که حاکم را فریفتند. به عبارت دیگر می می رساند چنین می حجّت هم 198 ها حمله کند. خود حاکم را برانگیختند تا به بابی ها در هیچ مذهبی و هیچ یک از احکام خدا جایز که جنگ علما علیه بابی ها نخواهد رسید و از ها هیچ بدی به آن گوید که از بابی شمرده نشده و می خواهد که به حاکم بگوید قوائی را که عالم مزبور که نامش ذکر نشده می ها حاضرند در رعیّتی خود کند که بابی جمع کرده پراکنده سازد و اضافه می کند که به شاه خیانت کرده چنین علما را متّهم می برقرار باشند. حجّت هم اند. صلح و آرامش مملکت را برهم زده هائی نظیر این نامه به علمای دیگر زنجان هم بعید نیست که حجّت نامه ظهور چنین ن. ک. به نامۀ حجّت در کتاب فاضل مازندرانی، ب. هم ۶ تاریخ، برگ 195 . مقایسه کنید با عبدالاحد زنجانی، تاریخ، برگ 183 و 182 ، بین صص 3 ّ، جالحق .Browne, “Personal Reminiscences,” p. 783 الف؛ 7 ب. 7 ، برگتاریخ حسین زنجانی، 196 ن. ک. به عبارات اثری که سیّد مجتهد در بحبوبۀ محاصرۀ زنجان تحریر کرده است، به 197 .1۶۴ ص ˝، سندی ˝ ، نقل از ضیائی ،ّظهور الحق ن. ک. به عکس نامۀ حجّت به خطّ خودش در کتاب فاضل مازندرانی، 198 .183 و 182 ، بین صص 3 ج
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2