381 رق هرهاط ّ ز ادنارب :نیعلاة باجح ۀدن بنامد. با پذیرفتن نقش فاطمه به صورت نمادین، ˝ مقام حقیقت اوّلیّه ˝ آن را ارائه داد که به نحو ˝ حقیقت اوّلیّه ˝ تجسّمی از زن نمونه، به عنوان ای با نقشی که در سنـّت اسلامی و بخصوص شیعه به فاطمه به ملاحظه قابل عنوان دختر پیامبر، همسر علی، و مادر حسن و حسین اختصاص داده شده واسطۀتقدّس او از طریق اصل و بود تفاوت داشت. نقش فاطمه در اسلام به نمود امّا العین تجسّم می ای که قرّة نسب، ازدواج، و حبّ مادری بود. فاطمه دارای استقلال اراده و عمل بود. آن مقام رهبری را که در عتبات و بعداً در بدشت بر عهده گرفت تحقّق این نمونه از نقش زن بود. العین به از زمان رابعه عَدویه، از عرفای بصره در قرن نهم، که احتمالاً قرّة های دگراندیش و فراکیش نگریست، جنبش عنوان سرمشق دیگری می او به اند. امّا این غالباً زمینۀ مساعدی برای پرورش زنان خردمند و با استعداد بوده ارتباط را نباید صرفاً به عنوان مفرّی برای ابراز استیصال و ناکامی ایشان از نظام اجتماعی-مذهبی موجود تعبیر نمود. اعتقادات محکم فرادینی العین از ذهنیّت زنانه او تقریباً انفکاک ناپذیر بود. تنها راه حلّی که او قرّة دانست بریدن از گذشته، و به عنوان طور یکسان مؤثّر می برای زنان و مردان به اوّلین قدم، نقض عمدی معیارهای شرعی بود. بنابراین صرفاً طبیعی است که چنین هوادار استمرار ظهورات الهی جویی بابی و هم وی را پیشرو مبارزه بدانیم. از طرف دیگر، عضویتش در حروف حیّ تأیید مقام مساویش با مردان در اوّلین واحد از نظم کُلّشئی آرمانی بابی بود.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2