باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 452 شهری در ایران به اندازۀ کرمان با افراد مختلفی با مشارب و علایق گوناگون 71˝. ایمانی آشنا نشدم ‌ مذهبی، و با درجات متفاوتی از ایمان و بی آنچه براون از هویّت دینی اهالی کرمان در آن زمان نوشته مسافر دیگری دهد. ‌ ها به کرمان رفته بود به نحو دیگری مورد تأ کید قرار می ‌ که در همان دهه حاجی میرزا حیدر علی اصفهانی که در بالا از او نام بردیم به شهرهای گوناگون ایران برای تبلیغ آیین بهائی سفر کرد و در روزگار سالخوردگی الصدور ‌ بهجت نام ‌ خاطرات و حوادث زندگی خود را نگاشت، که بعدها به کند ‌ منتشر شد. وی تصویری منفی از هویّت سیّال دینی مردم کرمان ترسیم می همان ‌ کنند ولی به ‌ نویسد مردم آن شهر خیلی زود دین جدید را قبول می ‌ و می گردند. میرزا حیدر علی سبب ‌ های سابق خود باز می ‌ سرعت به آیین و عادت ها، شیعیان، ‌ های گوناگون مثل دراویش، شیخی ‌ این امر را حضور فرقه 72 داند. ‌ صوفیان و اختلاط و معاشرت ایشان با یکدیگر می محلّّ اقامت براون در کرمان باغی در خارج دروازه ناصری بود. وی با برد معاشرت جست، که اینان ‌ نام می ˝ درویش و قلندر ˝ گروهی که از آنان به در واقع جملگی از نودینان بابی/بهائی بودند. براون در جلسات بسیاری که ها و عقاید دینی ایشان آ گاه ‌ آنان حضور داشتند شرکت نمود و از برداشت های این جلسات هیچ شباهتی به بحث بین ‌ گشت. باید توجّه داشت که بحث شناسان و پژوهندگان مسایل دینی نداشته بلکه به قول براون شرکت ‌ دین های مختلف که آزادانه و فارغ ‌ کنندگان این جلسات گروهی بودند با حرفه سالۀ ۲۶ داشتند و او، جوان ‌ رسید بیان می ‌ از هر قیدی آنچه به نظرشان می ایشان آ گاه شود. ‌ داد تا از اعتقادات دینی ‌ غربی، با علاقه به ایشان گوش می های ‌ در برخی از این جلسات وی موفّق به دیدن و دریافت نسخی از کتاب ها را در ‌ بابی/بهائی شد و در جلسات دیگری نیز شرکت کرد که آن کتاب ها یکی هم موضوع ارتباط خدا با انسان ‌ خواندند. از جمله بحث ‌ جمع می نام میرزا ‌ بود. در اوایل ورودش به کرمان وی در خانۀ یکی از بهائیان به علیرضا خان محلّاتی، بعدها ملقب به اعتضادالوزراء، حضور یافت. دو 71 YAP 475. ،۲۰۰۲ ، انتشارات بهائی آلمان، هوفهایمالصدور ‌ بهجت حاجی میرزا حیدرعلی اصفهانی، 72 .۲۷۴

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2