باب و جامعۀ بابی ایران

453 نایناریا نایم رد لاس کی یکی از ایشان استاد عسکر نخود بریز 73 میهمان دیگر هم در آن جمع بودند نام داشت، که چنانچه از اسمش پیداست شغل او خشک کردن حبوبات از شخص دیگری که با او آشنا شد سیّد ابراهیم نام داشت 74 جمله نخود بود. آبادی است و در خانۀ ‌ که بهائی بود و گفتند نام اصلی او شیخ سلیمان سلطان یکی دیگر از حاضران 75 میرزا رحیم خان بروجردی فرّاشباشی منزل دارد. حاضران (به مانند دیگر 76 الّلهی نام داشت. ‌ درویش میرزا محمّد خان نعمت کسانی که براون در کرمان ملاقات کرد) سوابق دینی متنوّعی داشتند، از الّلهی، که بابیان/بهائیان، بر خلاف دیگر شهرها، بسیار ‌ جمله درویشان نعمت کردند. پس از ‌ آزاد و راحت در حضور ایشان در مسائل دینی گفتگو می صرف ناهار براون با استاد عسکر نخودبریز به گفتگوهایی پرداخت که به نظر تدریج چنین گفتگوهایی ‌ بود ولی به ˝ وار ‌ دیوانه ˝ کلی دور از اعتدال و ‌ براون به که در ˝ وار ‌ دیوارنه ˝ منظور براون از ادّعاهای 77 برای او صورت عادی یافت. های ‌ آن جلسه و جلسات بعد تکرار شد موضوع حلول خداوند در انسان خواهی ‌ اگر آدم را می ˝ نویسد استاد عسکر به او گفت ‌ عادی بود. براون می ˝... خواهی ببینی من نوح و ابراهیمم ‌ ببینی من آدمم، اگر نوح و ابراهیم را می گویی که خود خدا هستی ‌ چرا نمی ˝ : و غیره. و هنگامی که براون از او پرسید 78˝. استاد عسکر پاسخ داد بلی، لااله الّا هو این ادّعا بار دیگر که براون در منزل استاد عسکر میهمان بود تکرار اللّه، که براون او را ازلی ‌ گردید. دیگر میهمانان عبارت بودند از آقا فتح نواخت و اشعاری در ‌ سرود و ساز می ‌ کند که شعر می ‌ جوانی معرفی می خواند، شیخ سلیمان، عبداللّه نوکر ‌ ستایش باب همراه با موسیقی می کرد، و ‌ فراشباشی، و حیدراللّه دوست شیخ سلیمان که در اداره پست کار می ˝ وار ‌ دیوانه ˝ نویسد گفتگوها بار دیگر ‌ سرانجام برادر استاد عسکر. براون می نامیدند و ‌ مظهر حلول خدا می ˝ شد زیرا میهمانان به تدریج هر یک خود را 73 SWE 110. 74 YAP 500; SWE 110. 75 SWE , 108. 76 YAP 500; SWE 111. 77 YAP 501-502. 78 YAP 501-502.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2