باب و جامعۀ بابی ایران 456 شاید بر این مبنا بود که شیخ سلیمان براون را تشویق کرد به عکّا برود. شیخ اللّه و استاد عسکر نخور بریز جملگی بر این باور بودند که سلیمان، آقا فتح توان سهمی از الوهیّت داشت و جملگی برداشت خود را بر اساس آثار می دانستند. باب و بهاءاللّه می چنین در جلسات متعدّدی که آثار بابی/بهائی به صدای بلند براون هم شد شرکت کرد و برای او جالب بود ببیند در کرمان برای حضّار خوانده می ای آمده است که شود. در خاطرات او شرح جلسه آثار باب نیز خوانده می حاضران عبارت بودند از: عبدالحسین شیره مال، حیدراللّه بیگ، نصراللّه اللّه، استاد عسکر نخود بریز، منشی بیگ کارمند پست، درویشی بنام حبیب تلگرافخانه و شیخ سلیمان. آخرین کسی که وارد شد غلامِ درویش بود که با همۀ ˝ گفت و براون دریافت که ˝ اللّه ابهی ˝ قلیانی در دست هنگام ورود پس از ناهار هنگامی ˝ : در خاطرات او آمده است 87˝ . حاضران بهائی هستند زدیم اشعار فراوانی از نوشیدیم و گاه پکی به وافور می که همگی چای می ای از ، روحا (شاعرهنبیل العین، سلیمان خان، شاعران بابی/بهائی مثل قرّة و لوح نصیر و چند دلائل سبعه، نام آباده) و دیگران، همراه با اثری از باب به براون برخی از این آثار را برای کتابخانۀ 88˝. اثر دیگر از بهاءاللّه خوانده شد خود دریافت کرد. تشکیل شد براون با کمال تعجّب ۱۸۸۸ ژوئیه ۲۰ ای که روز در جلسه یاد ˝ العین ثانی قرّة ˝ است و براون از او به بانویی را دید که گفتند معلّمه براون از دیدن یک زن در اطاق یکّه خورد و نیز سخت تعجّب کرد 89 کند. می تدریجاً هشت نه نفر دیگر از جمله 90 کنند. خطاب می ˝ ملّا ˝ که چرا وی را شیخ سلیمان و دوست او عبداللّه وارد شدند. در این جلسه براون با اثر یاد ˝ کلمات مکنونه فاطمیه یا کلمات مکنونه ˝ دیگری از بهاءاللّه که از آن به اثر باب داشت. کتاب بیان کرده آشنا شد. براون علاقه فراوانی به دریافت ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد مجموعه بوده انّه ظهر بالحقّ ... لوح تجلیات در: .۲۷ ،۱۹۸۰ ، انتشارات بهائی آلمان ، هوفهایماز کتاب اقدس نازل شده 87 YAP 573-574. 88 YAP 574. 89 YAP 568. ظاهراً بانوی نامبرده معلّم مکتب بوده و در آن زمان در ایران به طور عام چنین .YAP 568 90 دادند. افرادی را ملّا (با سواد) لقب می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2