67 باب، خورشیدی در شبی بی سحر ها بیشتر شد. آنان گیری سخت ۱۸۴۸ پس از برکناری آقاسی در اواخر سال ها شدند و در مورد آثار و نوشته که اجازه ملاقات داشتند به شدت بازرسی می های اقامت در چهریق، گردید. در نخستین ماه گیری بیشتری معمول می سخت باب دو نامه به محمّد شاه و حاج میرزا آقاسی صدراعظم نگاشت که به بار موسوم است. در این دو خطبه باب با لحنی صریح و ملامت ˝ خُطب قهریّه ˝ نماید. شاه را به اند دادخواهی می از ظلمی که شاه و آقاسی بر او روا داشته نویسد اگر از پیروزی حقیقت و نابودی دروغ هراس کشد و می چالش می نداری علماء را فرا بخوان تا با من به مباحثه بپردازند [و ببینی چگونه] خواهی دستخوش سرگردانی و نفی [حقیقت] خواهند گردید... و اگر می خون [مرا] بریزی چرا تردید داری. به خداوند قسم این امر برای من موهبت و نعمت و برای تو و امثال تو ذلّت و نقمت است. در نامۀ آقاسی نیز باب به همین کیفیّت او را مسئول گرفتاری خود و دشمنی او با حقیقت و راستی 157 داند. می ها گویای ناامیدی باب از وضع بلاتکلیف موجود، و ناتوانی این نامه دولت در گرفتن تصمیمی دربارۀ او و پیام اوست. باب به این نتیجه رسیده اند. وی نه ادّعای بود که دولت و علماء اینک متّفقاً به مقابله با او برخاسته سیاسی داشت و نه اعتنائی به ثروت و مقام. اعتقاد به درستی پیامش و ایمان استوار او بر این که به امری بزرگ مبعوث شده و باید آن را به گوش همگان ساخت. در عین حال برساند، تحمّل چهاردیواری زندان را بر او دشوار می واقف بود که ادّعای او به قائمیّت اساس روحانیّت شیعه را از بُن متزلزل سازد و نه تنها آن، که ساختمان ذهن مذهبی مردم ایران را با صدها اعتقاد می ریزد. رویارویی با چنین چالش عظیمی از گوشۀ گوناگون یکباره در هم می خواستند زندان دورافتادۀ چهریق میسّر نبود. در برابر دولت و روحانیون که می ای که باب در اختیار داشت آثار این صدا و ندا را خاموش سازند تنها وسیله خود آورد. امّا با هایش به شاه و آقاسی بود، تا مگر ایشان را به او و نامه باز روبرو بود که تمام تصمیم و صدراعظمی زیرک و نیرنگ شاهی بیمار و بی کوشش او در زد و بندهای سیاسی در مقابله با مخالفانش، برای باقی ماندن بر اریکۀ قدرت بود. . کتاب ۸۵۴-۵ برای مضمون فارسی این توقیع ن.ک.محمّد حسینی .Amanat RR 377-8 157 ، شامل فصولی در مورد تمامی آثار صادره از قلم باب در حضرت بابمحمّد حسینی، دوران رسالت اوست.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2