باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 76 نگاشت و آن را توسط یکی از پیروان خود به طهران نزد ملّا محمّد علی ای ‌ چنین نامه ‌ هم 181 زنجانی (حجّت) فرستاد تا به دست صدراعظم برساند. خطاب به علماء تبریز مرقوم داشت و از ایشان خواست پردۀ جهل و تعصّب را از جلوی چشمشان بردارند و حقیقت پیام او را دریابند. به آنان خاطرنشان ساخت که از نخستین روزها، نهضت دینی او در حال گسترش بوده و هیچ تواند مانع پیشرفت آن شود. وی نوشت که ‌ نیرویی و تحت هیچ شرایطی نمی هر ایرادی به آیین او بگیرند همان ایراد بر اسلام وارد است. در این نامه عدم 182 ایمان ایشان را به آیین جدید مساوی با ردّ اسلام توسّط آنان دانست. داد تاریخی دیگر در جامعۀ نوپای ‌ شاهد دو رخ 18۴۸/۱۲۶۴ تابستان سال بابی بود. یکی اجتماع بدشت و دیگری عزیمت ملّا حسین بشرویی و ). به مانند اظهار قائمیّت ۱۸۴۸ ژوئیه ۲۲( گروهی از بابیان به سوی مازندران داد نیز نمایانگر تحرّکی جدید در این نهضت بود و ‌ باب در تبریز، این دو رخ کرد: یکی استقلال و جدائی کامل از اسلام و ‌ آ گاهانه دو هدف را دنبال می احراز هویّت جدید دینی، که موضوع اصلی مباحثات سران بابیّه در اجتماع بدشت بود، و دیگر ایجاد هستۀ مقاومت و احتمالاً نجات باب از زندان توان گفت آیا این ‌ کردند. مشکل می ‌ چهریق که ملّا حسین و یاران او دنبال می دو واقعه بر حسب اتّفاق رخ داد و یا با توجّه به تقارن آن با مجلس ولیعهد ریزی سران بابی انجام گرفت و چگونه حتّی دست تصادف بر ‌ با برنامه توان نقطۀ عطفی در ‌ سرنوشت آن تأثیر گذارد. هر چه بود، هر کدام را می 183 تاریخ نهضت بابی و مآلاً سرنوشت آن دانست. های ‌ های ماه ‌ گیری ‌ رغم سخت ‌ با بازگشت باب به قلعۀ چهریق، علی نخست، به تدریج تعدادی از بابیان موفّق به دیدار او شدند و مکاتبات باب 184 با سران بابیان و خانوادۀ خود ادامه یافت. آمده است. 30۴-306 نامه به عربی است و بخشی از آن در فیضی، نقطۀ اولیٰ 181 .332-37 عهد اعلیٰ برای متن کامل این نامه ن.ک.افنان، 182 برای واقعۀ بدشت ن.ک.به دو فصل طاهره قرّ ة العین و ساختار ؛Amanat RR 393-94 183 جامعه بابی در همین مجلّد. های باب با خانوادۀ خود، چه از ماکو یا چهریق نشان نگرانی شدید اوست که مبادا ‌ نامه 184 اش با رسیدن اخبار مختلف دچار اضطراب و تشویش گردند. حتّی در ‌ همسر و خانواده نگاری نداشت از کاتب خود سیّد حسین و ‌ های خود که فرصت نامه ‌ بحبوحۀ گرفتاری هایش ایشان را از سلامت او مطمئن سازند. ‌ کرد که با مکاتبه با دائی ‌ دیگران تقاضا می .۳۲۷-۴۱ عهد اعلیٰها ن.ک.افنان، ‌ برای متن برخی از این نامه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2