واپسین سال‌های بوخارین

25 24 های بوخارین ‌ واپسین سال های بوخارین ‌ واپسین سال ساله بسیار چشمگیر ‌ ی پنج ‌ شوروی، در طول اجرای نخستین و دومین برنامه سازی ‌ اش، معاون کمیسر خلق در امور جاده ‌ بود. لیوشِتز تا زمان بازداشت های چشمگیر حزبی به شمار ‌ ربریاکوف از چهره ‌ نیکوف و سه ‌ بود. سوکول ی اینان نیست، تنها ‌ ی محاکمه ‌ آمدند. در اینجا، مجالی برای بحث درباره ‌ می به افتراهایی که در طول این محاکمه به بوخارین زده شد خواهیم پرداخت. افتراهایی که سبب شمارش معکوس پایان زندگی او شد. تصادفی نبود که ی این اتهامات برگزیدند. ‌ کنندگان محاکمه، رادِک را برای اقامه ‌ دهی ‌ سازمان روی آورده بود و تنها چند ماهی پیش ایزوستیا کسی که تازه به همکاری با از آن به استراحتگاه بوخارین رفته، تقاضای شفاعت کرده بود. رادِک پس از دستگیری نتوانست برای مدتی طولانی بازجویی و شکنجه را تاب آورد. ای ‌ او خیلی زود همکاری با بازجوها را پذیرفت و آنها را یاری کرد تا افسانه های ‌ ی مرکز موازی به هم ببافند. در این افسانه به پیوندهای او با سازمان ‌ درباره ضدانقلابی نهان و آشکار اشاره رفته بود. به احتمال قوی همین همکاری بود چنان با شتاب به جریان ۱۹۳۷ ی سال ‌ که عمدتاً سبب آن شد تا محاکمه دانیم که رادِک نه تیرباران بلکه به ده سال زندان ‌ بیفتد و هموار پیش رود. می محکوم شد. شواهدی در دست است که از همکاری رادِک برای ساختن سناریوی که او در رودررویی ‌ کند. و این ‌ نیز حکایت می ۱۹۳۸ محاکمات سیاسی سال کردکه از پیش ‌ هایی می ‌ نامه ‌ شدگان آنان را وادار به امضای شهادت ‌ با بازداشت هایی جدی به بوخارین زد. ‌ توسط بازجوها پرداخته شده بود. رادِک تهمت ژانویه چنینگفت: ۲۹ اش به تاریخ ‌ ویژه در آخرین دفاعیه ‌ به پذیرمکه به دلایلگوناگون،گناهکارم. حتی پس از پذیرفتن جنایاتم ‌ می و افشای سازمان نیز لجوجانه از بیان اتهاماتی که بر بوخارین وارد دانستم که وضع بوخارین نیز چون من کاملاً ‌ زدم. می ‌ آمد سرباز می ‌ می ناامیدکننده است زیرا گناهان ما، گرچه نه از دیدگاه حقوقی، اما به هر رو جوهری یکسان دارند. من و او دوست نزدیک یکدیگریم. و قوام دانستم ‌ های دیگر دوستی بیشتر است. می ‌ دوستی روشنفکرانه از گونه که بوخارین نیز چون من، خود را در تنگنا یافته و باورم این بود که او صادقانه در برابر مقامات شوروی اعتراف خواهد کرد. به این که نباید در این مورد شتاب به خرج داد و لازم است تا به ن.ک.و.د مهلتی گناهی بوخارین و ریکوف ‌ کاری یا بی ‌ ی گناه ‌ کافی برای تحقیق بیشتر درباره داده شود. در نتیجه پلنوم دسامبر، دستگیری اینان را تصویب نکرد و بوخارین به ی مرکزی همچنان متون تندنویسی جلسات ‌ ی کاندیدای عضویتکمیته ‌ مثابه کرد. ‌ بازجویی و رودررویی را دریافت می کرد ‌ کار نمی ایزوستیا گونه که پیشتر آمد، بوخارین به واقع دیگر در ‌ همان ی معاون وی بود. اما روزی به ناگاه پیامی ‌ و سردبیری روزنامه عملاً به عهده ی مرکزی دریافت کرد که در آن از او خواسته شده بود برای ‌ تلفنی از کمیته ،که در آن هنگام 4 ای غربی به نام لئون فوخ وانگر ‌ آمد گویی به نویسنده ‌ خوش برود. ایزوستیا برد به دفتر ‌ در مسکو به سر می ای ‌ به گرمی پذیرفت. این گونه ایزوستیا بوخارین فوخ وانگر را در دفتر بازی بود. فوخ وانگر از اتهاماتیکه علیه بوخارین اقامه شده بود، خبر داشت. توانست ‌ ترین نشریات شوروی چه می ‌ حضور بوخارین در دفتر یکی از عمده هم به ناظری بیگانه. ‌ باشد جز نمایاندن «عینیت» عدالت شوروی، آن مرکز موازی ی مرکز به اصطلاح ‌ ی بزرگ سیاسی آغاز شد. محاکمه ‌ با محاکمه ۱۹۳۷ سال های ‌ ای عمدتاً تروتسکیست ‌ گذاری ‌ موازی. مراد ن.ک.و.د از چنین نام دیگر زمانی طولانی از گسست پیوندشان ۱۹۳۰ ی ‌ پیشینی بودند که تا دهه های ‌ گذشت. اینان دوباره به حزب پذیرفته شده بودند و مقام ‌ با تروتسکی می مهمی را در نهادهای شوروی، نشریات و غیره در اختیار داشتند. از جمله ربریاکوف و دوازده تن ‌ نیکوف، سه ‌ ، سوکول 4 اینان پیاتاکوف، رادِک، لیوشِتز ها ‌ ترین متهم در میان اینگروه پیاتاکوف بود،کسیکه سال ‌ دیگر بودند. عمده معاونت اُردژنیكیدزه را در کمیسیاریای خلق برای صنایع سنگین به عهده تردید، پیاتاکوف به عنوان مدیر و حتی فراتر از آن، اقتصاددان، ‌ داشت. بی کردن ‌ تر و ماهرتر بود. نقش و خدمات او در صنعتی ‌ از اُردژنیكیدزه مجرب

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2