واپسین سالهای بوخارین
37 36 های بوخارین واپسین سال های بوخارین واپسین سال ها داشته است. ویشینسکی گفتگوهایی با پیاتاکوف و دیگر تروتسکیست ی وحدت عمل در مبارزه با دولت شوروی پرسید: «آیا گفتگوهایتان درباره بود؟» بوخارین پاسخیکوتاه داد: «بله.» ای ای رخ داد که در جریان چنین محاكمه در نخستین دقایق آغاز کار، واقعه توانست غيرعادی تلقی شود. هنگامی که ویشینسکی رو به وکلای تنها می كند، های بستف را تأیید می کرد و پرسید که آیا او اعتراف 6 کرِستینسکی کرِستینسکی تمامی آنها را تکذیبکرد.کرِستینسکیکه تا پیش از دستگیری در های کرد از چهره سمت معاونتکمیساریای خلق در امور خارجه خدمت می گاه در چشمگیر حزب و دولت بود. او نه تنها تروتسکیست نبود بلکه هیچ نقشی نداشت و دلیل آن هم شاید این بود ۱۹۲۰ های حزبی سال مبارزات درون او گفتکه 6 سفیر شوروی در آلمان بود. ۱۹۲۱-۱۹۳۰ های که در طول سال گيری پس از بازداشت، دریافتکه محاکمات سیاسی نوینی در جریان شكل است. از این رو، با این هدفکه توان خویش را برای بیان حقایق در دادگاه های مقدماتی، سریعاً موافقت خود را با حکایاتی حفظکند، در طول بازجویی هاي بازجویی خود را امضاء اش سرهم کرده بود نشان داد و برگه که بازجوی ها ی مسائل تروتسكيست آورد که نه درباره کرد. حال او قاطعانه فریاد بر مي گاه تروتسکیست بوده و سخنان بِسّنوف در با بِسّنوف بحثی داشته و نه هیچ زده داند و بس. هنگامی که ویشینسکی بهت برابر دادگاه را سراپا کذب می های اولیه امضاء کرده بود به یادش هایی راکه او در طول بازجویی نامه اعتراف ها را دروغ خواند. ویشینسکی پرسید: «چرا در آورد، او تمامی آن اعتراف های مقدماتی حقیقت را نگفتید؟» کرِستینسکی در جواب درماند. بازجویي آلود بازپرسی را با این عبارت به پایان برد: «پاسخی نیست ویشینسکی شتاب و من هم دیگر سؤالی ندارم.» دوباره ویشینسکی به بازپرسی از بِسّنوف روی آورد. ظاهراً به این علت که فرصت کافی را برای بازجویی که کنار کرِستینسکی نشسته بود، فراهم هایی باخبرشکند. اما آمدهای چنین برخورد آورد تا او را آماده کرده و از پی پس از لختی وقتی که ویشینسکی دوباره برایگرفتن تأیید رو به کرِستینسکی هاي بِسّنوف را تکذیبکرد و دوباره آنچه را که برگرداند، او بار دیگر شهادت 6 گون. خوداژایف سر آخر، متهمان را به جایگاه ویژه آوردند. با ظواهر گونه چنان 6 لباسی آراسته به تن داشت. گویا تازه برایش دوخته بودند. ایکراموف شباهت اش نامرتب بود. یاگودا بی نمود که در حال وا رفتن است. لباس می پریده و متفکر به نظر خورده نبود. بوخارین رنگ جثه و کتک به گرگی عظیم آمد. می ای، منشی دادگاه متن بلند بالای نامه ای مسائل آیین پس از حل پاره های مقدماتی تنظیم کیفرخواست را که بر اساس مدارک و شواهد بازجویی آغاز 6 شده بود، قرائت کرد. سپس دادگاه کار خود را با بازپرسی از بِسّنوف کرد. نقش بِسّنوف هم در سازمان دادن دادگاه و هم در تدوین سناریوی حقیقی کاملاً چشمگیر بود. براساسکیفرخواست، او نقش رابط را بین تروتسکیست گرایانی همچون بوخارین، ریکوف و تومسکی به ها و راست ها و زینوویفیست ی بازرگانی شوروی در عهده داشت.گویا بِسّنوف هنگامیکه با عنوان نماینده كرده، دیدارهایی را بین تروتسکی و پسرش سدوف و دیگر برلین خدمت می کرده و رفتارهایی از این هایی را رد می داده، دستورالعمل مخالفان سازمان می دست. مشکل بتوان بِسّنوف را برای ایفای چنین نقشی در جریان دادگاه محکوم ترین کرد زیرا او این نقش را به سهولت و درنگ نپذیرفت. او را تحت سخت ای خواب را برای هفده روز بدون لحظه 6 ها قرار داده بودند. او نقاله شکنجه تاب آورده بود. جاییکه این زمان برای بسیاری فراتر از چهار، پنج روز نبود. او پیاپیکتک خورد اما همچون دیگران پس از مقاومتی طولانی به هنگامیکه ی معجول را امضاء کرد، دیگر نه تنها توانی برای مقاومت فروریخت و بیانیه نداشت بلکه به مومی در دستان عوامل محاکمه تبدیل شده بود. اختلال در جریان محاکمه كشيدند، برای روال کار بدین صورت بود که هرگاه متهمی را زیر سؤال می ی تلاش شد. وقتیکه بِسّنوف درباره اثبات مدعا، از دیگر متهمان نیز سؤال می گرایان ها و راست ها و زینوویفیست خود برای ایجاد رابطه بین تروتسکیست تواند شهادت بِسّنوف گفت، ویشینسکی از بوخارین پرسید که آیا مي سخن می را تأیید کند؟ بوخارین تأکید کرد و گفت حتی پیش ازمذاکره با بِسّنوف هم
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2