واپسین سالهای بوخارین
39 38 های بوخارین واپسین سال های بوخارین واپسین سال پرداخت. 7 و گرینکو 7 گ ُ ل تز که پس از تنفس ویشینسکی به بازپرسی از رُزِن شان، مناصبی را در کمیساریای خلق در امور هردوی اینان پیش از بازداشت های لازم را در اختیار مالی و تجارت خارجی به عهده داشتند. آنان شهادت دادگاهگذاشتند. از جمله، اتهاماتی علیهکرِستینسکی. اما او همچنان همه چیز فشرد. گناهی خویش پای می کرد و بر بی را تکذیب می نخستین روز دادگاه، برایگردانندگانش روزی پربار نبود. در دومین روز، اش را از دیگران آغاز کرد و نه کرِستینسکی. اما وقتیکه به دادستان بازپرسی رودررویی متهمان رسید، این بار کرِستینسکی به تمامی جنایاتیکه متهم شده هایی مقدماتی بود اعترافکرد. او اعترافات دروغینی را هم که در بازجویی کرده بود، پذیرفت. اما این کرِستینسکی دیگری بود. در دادگاه کسانی بودند ای در شناسایی متهمان ترین شبهه شناختند و کوچک که متهمان را خوب می رفت. از اینانکسی در گفتگویی با منگفت: «در نخستین از سوی اینان نمی روز دادگاه کرِستینسکی واقعی در جایگاه قرار گرفته بود. در کنار بوخارین، شان. اما روز دوم شناختم گرینکو، یاگودا و دیگرانی که از پیش خوب می بود شباهت بسیاری با کرِستینسکی هرچند مردیکه در جایگاه متهمان نشسته داشت، اما تضمینی ندارمکه او همانکرِستینسکی واقعی بوده باشد. در طول محاکمات این تنها باری بود که در هویت واقعی متهمان به شک افتادیم. ی بدلی را به جای کرِستینسکی نشانده باشند. شاید بعید نیست که هنرپیشه هایی در نظر گرفته شده های واقعی برای این نمایش بدل همچون نمایشنامه جا کسی را دست بودکه هرگاه نیاز افتاد نقش متهم را بازیکنند. شاید هم در و پا کردند.» بوخارین در جایگاه شد تفاسیری دوگانه شهادت بوخارین نیز نه طبیعی بود و نه در خور تأمل. می هایش برای شهروندی معمولی، دلیلی بود در تأیید از آنچه گفت داشت. گفته ی اش با استالین و با مصالح شوروی. اما برای ناظری دقیق دربرگیرنده دشمنی شده از سوی شماری از اشارات و کنایات بود که روایات عنوان های بی نمونه که از سویی به پیوند برد. ضمن این دادگاه و نیز بازجویی را زیر سؤال می ها» اعتراف گرایان و تروتسکیست خود با جریان ضد انقلابی «پیمان راست های مقدماتی ابراز کرده بود، نادرست خواند. او گفت خود نیز در بازجویی پنداشته که پیش از تشکیل دادگاه مجاز که قادر به بیان حقیقت نبوده زیرا می به انکار آنچه علیه او اقامه شده نخواهد بود. و هنگامیکه ویشینسکی پرسید: «چرا جریان بازجویی و شخص دادستان را گمراهکردید؟»کرِستینسکی پاسخ یک از که هیچ گویم بگویم، یعنی این کردم اگر آنچه را امروز می داد: «فکر می این حکایات ربطی به واقعیت ندارند، آنگاه شهادت من هرگز بهگوش رهبران حزب و دولت نخواهد رسید.» ویشینسکی پس از یکی دو پرسش دیگر از بِسّنوف، برای دو ساعت خواستار تنفس شد. اظهارات جدید کرِستینسکی خیلی زود به گوش رهبران حزب و دولت ای کار ی کمی از متهمان، میکروفن مخفی که به فاصله رسید. نخست این توانست از دفتر کارش در جریان گذاشته شده بود که از طریق آن استالین می که در انتهای سالن، بالاتر از سطح زمین بالکنی دادگاه قرار بگیرد. دیگر این ی دید دیگرانیکه در سالن نشست، از حوزه قرار داشتکه هرگاهکسی در آن می شد و از پایین تنها سر اشخاص ایستاده در آنجا قابل رؤیت بودند خارج می خاست، به گاه دود سیگاری که از این بالکان بر می بود. در طول محاکمه گه دهان دادگاه بر این باور بودند که استالین خود ای از سازمان آمد. پاره چشم می آمد. یکی دو ساعتی برای دیدن دوستان و دشمنان به آنجا می دهان ی سازمان در طول زمان تنفس، تمامیکارکنان در اتاقی دیگر که ویژه بود گرد آمدند. دادگاهی علنی، و در این مقیاس نمایش بزرگی بود که هایی در ساختمان محل گردانندگان و دستیاران بسیار داشت. از پیش، اتاق ها که در زیرزمین دادگاه برای اینگردانندگان در نظر گرفته شده بود. این اتاق شدند. ورودی این قرار داشتند کاملاً مخفی بودند و به شدت محافظت می دانستند و بس. مسئول کارکنان دادگاه بخش را تنها خود این گردانندگان می نام داشت. او که کارش را در پلیس 7 یک چکیست سابق بود که زاکُفسکی آغاز کرده بود توانست تحت 7 و سپس مِنژینسکی 7 مخفی زیر نظر دِرژینسکی ریاست یاگودا خود را بالا بکشد. یاگودا نیز او را زیر نظر یژوف، که سخت نیازمند چنین متخصصانی بود، به کار واداشت. روشن نیستکه کارکنان به چه معلوم است این ی کرِستینسکی چگونه پهلو گرفتند. به هر رو آن مسئله
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2